چکیده:
دراین مقاله حرکت دورانی، مارپیچ و اسلیمی از نظر علمی و زیباییشناسی، تاریخی و
نمادشناسی مورد بررسی قرار گرفته است.دراین بررسی، با استفاده ار روش آرشیوی و مشاهدهای منشع و مفاهیم نمادین و هنری
''''''''اسلیمی‘‘توصیف شده است.از مطالعات انجام شده چنین برمیآید که:-ماهیت حرکت دورانی، به ویژه مارپیچ، با تعاریف شاخص زیبایی و در نهایت با
کیفیتهای مطرح در مبانی هنرهای تجسمی از جمله تعادل، توازن ریتم و...تطابق دارد.-نگاره مارپیچ، به ویژه در اسلام و مسیحیت نماد تزئینی مقدسی است.تکرار این
نمادها مفهوم ''''''''رهایی از عالم اسفل‘‘را ذکر میکند و نوعی وحدت و اشتراک بیان
هنری، بین''''''''هنر اسلامی‘‘و ''''''''هنر مسیحی‘‘را مینمایاند.
خلاصه ماشینی:
"این نگاره ضمن حفظ مفهوم مقدس خود، درگذر تاریخی و جغرافیایی از میان اذهان و ادیان گوناگون، همواره به سوی تکامل و زیبایی حرکت کرده و زیباترین شکل خود را بهعنوان شاخصی از هنر اسلامی مطرح ساخته است.
از بررسی آثار فراوانی که از دوران مختلف باقیمانده و ردپای استفاده وافر از خطوط منحنی را نشان میدهد، اینگونه استنباط میشود که، ابناء بشر نیز پسند مشترکی نسبت به این نوع خطوط منحنی داشتهاند و این حس مشترک به نوبه خود، زبان و بیان مشابهی را به وجود آورده، که در تکامل حرکت منحنی مؤثر واقع شده است.
بهنظر میرسد فلسفه زیبایی اسلیمی را با استناد بر آرای فلاسفه شاخص در هر دوره میتوان اثبات کرد و به همین دلیل نیز حرکت مارپیچ اسلیمی همواره در میان اقوام و فرهنگهای مختلف مورد استفاده بوده.
(1)-برداشت خلاصه از کتاب حقیقت و زیبایی-بابک احمدی-درس سوم-ص 53 (به تصویر صفحه مراجعه شود) براساس رابطه حرکت منحنی با علم فیزیک و صعود و نزول ناشی از آن؛ایجاد فضای مجازی در سطح دو بعدی، ثابت میشود؛بدیهی است فضای مجازی ذهنی نیز به نوبه خود عوالم روحانی را میتواند پدید آورد.
خطوط و شاخههای گیاهی به شکل منحنی مارپیچی، وجه مشترک و هندسه مشترک آثار هنری را تشکیل میدهند، نوع گیاه و اینکه چه ثمرهای از این شاخهها روییده باشد مفاهیم گوناگونی را متبا در میکند، که البته مفهوم محوری و اصلی''''''''رهایی ازعالم اسفل‘‘همواره جایگاه ویژه خود را حفظ کرده است."