خلاصه ماشینی:
"این سازوکار در تمام مشاهدات علمی حاکم است؛ درست است که این سازوکار اندکی پیچیده است و کلود برنارد را بر آن داشته تا بگوید: «وقتی تمام این مراحل از مغز دانشمندی میگذرد که خود را وقف مطالعه و تحقیق در علمی به پیچیدگی پزشکی -که همچنان هم پیچیده است- کرده، پس باید چنان درهمتنیدگی میان نتیجهی مشاهده و آنچه به آزمایش وابسته است، وجود داشته باشد که تلاش برای تجزیه و تحلیل هریک از این اصطلاحات در ترکیب پیچیده و توضیحناپذیرشان را هم غیرممکن سازد و هم بیحاصل».
کلود برنارد بعد از توضیح امکان اینکه هر پدیدار کاملا منحصربهفرد، نتیجهی ترکیب کاملا پیچیده و برهمکنش عناصر سازمانیافته است، مینویسد: - vitalists «من قانع شدهام که موانع سد راه بررسیهای آزمایشگاهی پدیدارهای روانشناختی تا حد بسیار زیادی به دشواریهای خود این نظم مربوط است؛ بنابراین علیرغم طبیعت شگفتانگیز و ظرافت نمودها 1 ، پدیدار 2 های مغزی را، مانند تمام پدیدارهای جانداران، میتوان با توجه به اصول موجبیت تحت قوانین جبرگرای علمی درآورد.
اگرچه به نظر باید در اینجا به نظریههای داروین نیز اشاره کنم، اما چه چاره که این مقاله صرفا یک مطالعهی کلی دربارهی روش آزمایشی برای پیادهسازی در رمان است، و اگر بخواهم به این مسئله با تمام جزئیات آن وارد شوم، بیشک راه خود را گم خواهم کرد.
و این همان چیزیست که رمان آزمایشی را شکل میدهد: شناخت سازوکارهای پدیدارهای ذاتی بشر، بهصورتی که بتوان دستگاه نمودهای احساسی و عقلانی او را، که متأثر از وراثت و محیط است نشان - manifestations - Pheomena داد (آنطور که فیزیولوژی آنها را در اختیار ما میگذارد، و سرانجام حیات انسان را در شرایط اجتماعی که خودش ساخته است، و روزانه تغییر میدهد، و نیز مهمتر از همه در قلب تغییراتی که خود به شکل دائمی تجربه میکند)."