خلاصه ماشینی:
"» (دیباج، 1386: 123) با این بیان، اگر تاریخ به معنی وقتیابی و هوریابی است، پس باید ببینیم بازگشت وقت به چیست؟ و مراد از وقت و وقتیابی چیست؟ در سنت عرفانی ابن عربی و پیروان او بحث از زمان و وقت با بحث هستیشناسی ارتباط تنگاتنگی دارد، چراکه در این اندیشه حقیقت و خطا در ادوار مختلف تاریخ تغییر میکند، برای دستیابی به معرفتی یقینی نیازمند آنیم که در وقت و وقتیابی تاریخ هستی تأمل کنیم تا بتوانیم بر اساس حقیقت آن دوره و ارتباط آن با حق مسیر صحیح تفکر و زندگی را بیابیم.
نکتهی مهم دیگری که در بحث هستیشناسی باید به آن توجه کنیم دیدگاه و روش ابنعربی و به تبع آن فردید، در بیان ساختار دایرهی هستی و تبیین آن بر اساس علمالاسماء است؛ از نظر فردید شناخت حقیقی هستی مستلزم شناخت اسماء الهی است چرا که خداوند صرفا از طریق اسماء تجلی مییابد و اسمهای خداوند، پل پیوندی هستند میان ذات خدا و جهان هستی.
اما این تاریخمندی انسان و اسماء چه تأثیری در شناخت حقیقت او دارد؟ فردید با توجه به تقسیمبندی چهارگانهی تاریخ در فلسفهی هند و با استناد به ابیات جامی، تاریخ هستی را به ادوار مختلفی تقسیم میکند که در هر دورهی آن اسمی از اسماء الهی بر دیگر اسماء رجحان مییابد و حقیقت آن دوره را تغییر میدهد.
هرچند هیچ اسمی دوبار اسم غالب نمیشود اما تجلی اسماء ساختاری مشترک دارد که در تجلی هر اسمی تکرار میشود و شناخت این ساختار به انسان کمک میکند تا بتواند آینده را برای خود آشناتر کند."