خلاصه ماشینی:
"اصلا کسی نمیتواند در آن تجربهها شریک شود و در برخورد با آنها فقط باید حظ هنری ببرد؛ لابد به این دلیل که تجربههای عرفانی کاملا شخصی هستند و نمیتوانند واجد حقیقت باشند؛ اما از آنجا که خود و موازینشان حقیقتی تاریخی هستند (که به هر حال واقع شده و تاریخ ما را مشحون کردهاند) بهتر است محل دقت باشند.
همانطور که اغلب علاقهمندان میدانند تفکر شعری و همچنین فکر عرفانی اگر فکر باشد حاوی حقایق است، هرچند این حقایق از سنخ حقایق فلسفی و علمی نباشد، میگویند و مشهور است و حتی گویا درست نیز هست که پارهای حقایق تنها از راه شعر و طرز فکر عرفانی به روشنگاه میآید.
شاید کسی از نزدیکان ایشان نظر قطعی استاد را بداند، اما همچنان این انتقاد به کتاب پیش رو پا برجا باقی میماند، زیرا به صراحت از عقیدهی خویش پرده برنداشتهاند."