چکیده:
افشاء داوطلبانه با کاهش عدم تقارن اطلاعاتی محتوای ارزشی فزاینده برای شرکت ها به همراه دارد. در این تحقیق برای آزمون این فرضیه و مطالعه شیوه های تصمیم گیری سرمایه گذاران از یک الگوی شناختی و رفتاری در « مدل عدسی برونزویک » استفاده می شود. تحقیق از لحاظ قلمرو موضوعی در حوزه تحقیقات مربوط به حسابداری رفتاری قرار می گیرد. از لحاظ روش تحقیق یک تحقیق شبه آزمایشی می باشد. دوره زمانی تحقیق در 1390 و 1391 می باشد. برای اهداف تحقیق افراد در دو گروه آزمایش( 176 نفر) و کنترل( 158 نفر) به چهار سبک غالب رهنمودی، تحلیلی، ادراکی، و رفتاری طبقه بندی شدند. همچنین سرمایه گذاران از لحاظ نیمکره غالب مغز و از لحاظ پیچیدگی شناختی و سطح تحمل شرایط عدم اطمینان مورد طبقه بندی قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که سبک های با نیمکره غالب چپ مغز برای تصمیم گیری خود به طور میانگین اطلاعات بیشتری را پردازش می کنند. شواهدی ارائه کردیم که نشان می دهد سبک تصمیم گیری رفتاری نسبت به سایر سبک ها کمترین حجم اطلاعات را برای تصمیم گیری نیاز دارد. همچنین نشان داده شد که با ارائه اطلاعات داوطلبانه کلیه سبک های گروه آزمایش عدم تقارن اطلاعاتی کمتری نسبت به گروه کنترل پیدا می کنند. این یافته شواهد مستحکم در حمایت از افشاء داوطلبانه اطلاعات توسط شرکت ها برای کاهش سطح عدم تقارن اطلاعاتی بازار ارائه می دهد.
خلاصه ماشینی:
در این تحقیق برای ارزیابی اثر افشاء داوطلبانه اطلاعات توسط شرکت ها و برای مطالعه شیوه تصمیم گیری سبک های مختلف سرمایه گذاران در ارزیابی سهام شرکت ها از یک الگوی شناختی و رفتاری استفاده می شود.
در مطالعه این موضوع که چه زمانی و چگونه به خاطر افشاء اطلاعات مکمل (همانند افشاء های داوطلبانه) اضافه بار اطلاعاتی برای افراد مختلف اتفاق می افتد، ممکن است مطالعه سبک های تصمیم گیری عامل کلیدی باشد.
اسچرادور و همکاران<EndNote No="4" Text=" Schroder, et al"/>(1967) بیان می کنند که سبک های مختلف تصمیم گیری الگوی استفاده از اطلاعات را تحت تاثیر قرار می دهند، خصوصا زمانی که اضافه بار اطلاعاتی ناشی از افشاء داوطلبانه اطلاعات زیاد توسط شرکتها وجود داشته باشد.
سبک های تصمیم گیری از دو دیدگاه مورد دسته بندی قرار می گیرند: سبک رهنمودی<EndNote No="14" Text=" Directive Style"/>، دارای تحمل پایین برای شرایط عدم اطمینان و ابهام می باشند، و با سمت چپ مغز خود فکر می کنند.
فرضیه های تحقیق و آزمون آنها فرضیه اول: بین نوع سبک تصمیم گیری سرمایه گذاران با مقدار اطلاعات پردازش(استفاده) شده برای انجام سرمایه گذاری رابطه معنی دار وجود دارد.
فرضیه فرعی1-2) = سبک های تصمیم گیری با پیچیدگی شناختی بیشتر( تحلیلی و ادراکی) در مقایسه با سبک های تصمیم گیری با پیچیدگی شناختی کمتر(رهنمودی و رفتاری)، برای انجام سرمایه گذاری اطلاعات بیشتری را مورد استفاده(پردازش) قرار می دهند.
فرضیه3-3) = افشاء داوطلبانه توسط شرکت ها منجر به کاهش سطح عدم تقارن اطلاعاتی در بین سبک های تصمیم گیری با پیچیدگی شناختی بالا(تحلیلی و ادراکی) می شود.