چکیده:
ورود اردلانها به جریان تاریخ سیاسی ایرن از قرن هفتم به بعد، به عنوان خاندانی تاثیرگذار در جریان تاریخ محلی ایران، مبحثی بسیار مهم از دوره مغول تا قاجار میباشد.پریشانی سیاسی ایران پس از مرگ نادر و دوره کوتاه مدت زندیه تا انتقال قدرت به حکومت قاجاریه سبب شد مناطق غربی ایران به کانون اصلی درگیریهای سیاسی تبدیل شود. خاندان اردلان در این برش از تاریخ ایران به عنوان یکی از تاثیر گذارترین حکومتهای محلی، نقش اساسی در تاریخ تحولات سیاسی این مقطع ایفا کرد.این مقاله در نظر دارد که نقش خاندان اردلان را در جریان درگیریهای سیاسی این دوره مورد بررسی قرار دهد و بررسی کند که چرا اساسا با وجود آنکه این دوره که همزمان با اوج قدرت این خاندان است و میتوانستند خود را به عنوان یک مدعی قدرتمند وارد جریان تاریخ سیاسی ایران کنند بیشتر به فکر محدود کردن نقش خود به مسایل امارت اردلان محدودکند تا ورود به جریان بزرگتر و تاثیرگذارتر از تاریخ سیاسی ایران؟
خلاصه ماشینی:
"حال اگر بخواهیم به تبیین علی عدم ورود خسرو خان اردلان به رقابت برای کسب تاج و تخت کریم خان بپردازیم میتوانیم مهمترین دلایل آن را چنین تبیین کنیم که ساختار اجتماعی کردستان به صورت جامعة عشیرتی و عدم اطاعت این عشایر از خاندان حکمیت اردلان به عنوان نمایندة حکومت مرکزی همچنین رقابت قبایل برای بدست آوردن فرصتهای برابر سیاسی برای کسب موقعیت سیاسی جهت اعمال نقش در جریانات منطقهای خود و همچنین وجود مشکلات درون ساختاری خود خاندان ارلان و وجود رقیبان درون خاندانی که هر یک با تلاش برای بدست آوردن حمایت جانشینان کریم خان، عدم ارایة سیاست مشخص خاندان زند در قبال اعضای این خاندان و اجرای سیاسیتهای کوتاه مدت برای حفظ وضع موجود و همچنین نبود تجربه تاریخی این خاندان برای ورود به رقابت های سیاسی در سطح کشوری و خو کردن اعضای خاندان اردلان به نوعی انزوای سیاسی و خزیدن به تحولات منطقه ای کردستان سبب شد که خسروخان نتواند به عنوان رقیبی برای آقا محمد خان قاجار تبدیل شود در حالیکه در اردوی خان قاجار وضعیت به سان دیگر جلوه میکرد.
اما به واسطة ساختار اجتماعی جامعة کردستان که مبتنی بر ساختار متنوع ایلی و عشیرتی بوده و رقابتهای آنان بر ای سهیم شدن در جریان معادلات قدرت و عدم توانایی خاندان اردلان برای تحت نفوذ در آوردن آنان و همچنین مشکلات درون ساختاری این خاندان و پیدایش رقابتهای درون خاندانی آنان و عدم شکل گیری اندیشة سیاسی و خو گرفتن آنان برای پرداختن به تحولات منطقه ای کردستان به واسطة تحت نظارت بودن انان از دورة صفویه به بعد مانع آن شد که قدرتمندترین حاکم آنان در این دوره یعنی خسرو خان اردلان به عنوان یک رقیب سیاسی در مقابل آقا محمد خان قاجار بایستد در حالی که بیشترین مناطق ایران را در اختیار داشت."