چکیده:
زبان قرآن گفتاری است؛ به این معنا که پارهای از قراین فهم آیات که از آن به قراین حال و مقام تعبیر میشود، در متن قرآن نیامده است؛ لذا غفلت از آن، فهم کامل و صحیح آیات را دشوار میسازد. شواهدی که این نظر را تأیید میکند، عبارتند از: امی بودن پیامبراسلام صلیاللهعلیهوآله و قوم او، از پیش نوشته نبودن متن قرآن، وجود جلوههای گفتاری در رسمالخط قرآن، تنوع مضامین و تعابیر سورهها، بهرهگیری قرآن از مفاهیم مأنوس مخاطبان و شورانگیز بودن آیات قرآن. این مطالب در مقاله حاضر به تفصیل آمده است.
خلاصه ماشینی:
"» این جمله با توجه به ضمیر «کم» که در آن آمده و با عنایت به تصریح روایات معتبر فریقین در خصوص پیامبراسلام صلیاللهعلیهوآله ، علی، فاطمه، حسن و حسین علیهمالسلام دانسته شده است؛ (11) در حالی که صدر و ذیل آن در باره همسران پیامبر صلیاللهعلیهوآله است و وقوع این جمله در میان آیات مربوط به همسران آن حضرت از لحاظ سیاق و زنجیره سخن کاملا نامناسب مینماید؛ به گونهای که اگر حذف شود، تناسب سیاقی آیات به طور کامل برقرار میگردد؛ به همین جهت برخی از مفسران شیعه بر این نظرند که آن جمله نزول جداگانهای داشته و آن را یا به فرمان رسولخدا صلیاللهعلیهوآله در زمان حیاتش در میان آن آیات جای دادند یا پس از رحلتش به هنگام تألیف قرآن چنین جایگذاری کردند.
» پیامبراسلام صلیاللهعلیهوآله نیز به تبع پیامبران گذشته به زبان قومش فرستاده شده است و کتاب او هم لزوما به همان زبان نازل گردیده است؛ زیرا که اگر جز این بود، قوم آن حضرت بر زبان آن خرده میگرفتند؛ چنان که خدای تعالی فرمود؛ «ولو جعلناه قرآنا اعجمیا لقالوا لولا فصلت آیاته اعجمی و عربی؛ (25) و اگر آن را قرآنی غیر عربی و گنگ قرار میدادیم، میگفتند: چرا آیات آن (برای ما) به روشنی بیان نشده است؟ آیا (خردمندانه است که) آن غیر عربی و گنگ باشد؛ در حالی که ما عرب هستیم؟» زبان فصیح و بلیغ برای هر قومی همان زبانی است که بدان تکلم میکنند و در میانشان رایج است؛ بر این اساس با عنایت به این که در عصر رسولخدا صلیاللهعلیهوآله هنوز زبان نوشتاری تشخص و رواج نیافته بود، باید گفت که فصاحت و بلاغت قرآن مقتضی آن است که به زبان رایج عهد آن حضرت، یعنی زبان گفتاری نازل شده باشد."