چکیده:
بر اساس اصل «شرط لازم معرفتی»، فاعل شناسا زمانی دارای معرفت است که به قابل اعتمادبودن منبع باورهای خود باور داشته باشد؛ اما پذیرش این اصل ،مسئله دور معرفتی را در پی خواهد داشت ؛ زیرا برای اثبات اعتمادپذیری منبع باورها،از باورهایی استفاده شده که خودآنها برگرفته از همان منابعیاند که اثبات قابلیت اعتماد آن مطلوب است . از طرف دیگر عدم پذیرش این اصل ، به معضل دیگری در معرفت شناسی منتهی میشود که از آن به معرفت آسان تعبیرمیگردد. معرفت آسان ، ناظر به نظریاتی است که قابل اعتمادبودن منابع معرفتی خود را بسیار آسان در نظر میگیرند. این نظریات معرفت شناختی برای حل مسئله فوق راهکارهایی اندیشیده اند که از این میان میتوان به راهکار ارنست سوسا اشاره کرد.
خلاصه ماشینی:
مسئلۀ دور معرفتی و معرفت آسان از دیدگاه ارنست سوسا سعیده فخار نوغانی * ** 1 رضا اکبری *** جهانگیر مسعودی چکیده بر اساس اصل «شرط لازم معرفتی»، فاعل شناسا زمانی دارای معرفت است که به قابل اعتمادبودن منبع باورهای خود باور داشته باشد؛ اما پذیرش این اصل ،مسئله دور معرفتی را در پی خواهد داشت ؛ زیرا برای اثبات اعتمادپذیری منبع باورها،از باورهایی استفاده شده که خودآنها برگرفته از همان منابعیاند که اثبات قابلیت اعتماد آن مطلوب است .
از نظرسوسا سؤال اصلی از اینجا آغازمی شود که اگر فاعل شناسا در ادراک حسی ، منوط به داشتن این دو پیش فرض است ، معرفت به این دو پیش فرض چگونه صورت میگیرد؟ به عبارت دیگر توجیه فاعل شناسا در پذیرش این دو پیش فرض چگونه امکان پذیراست ؟ به عبارت سوم اگر فاعل برای موجه بودن در پذیرش نتایج احکام این دو قوه بایددر قابل اعتمادبودن قوای مورد نظرموجه باشد؛ توجیه مربوط به اعتمادپذیری قوا چگونه قابل تبیین است ؟ (Ibid) سوسا با طرح این دومثال در صدد است تا مسئله دور معرفتی را ترسیم کند؛زیرا تحلیل دو حالت مذکور به خوبی نشان می دهد که فاعل در اثبات باوربه اعتمادپذیری قوای مذکور، از گزاره هایی استفاده می کند که برگرفته از خود همان قواست ؛ یعنی جایگاه معرفتی قوه مذکور توسط خود آن قوه مورد تأییدقرارمی گیردو این ،یعنی دوری که غالبا از جانب معرفت شناسان مطلوب نیست .