چکیده:
بیزگرایان بر این باورند که راهحلی برای مسئلة تعیین منطق حاکم بر شواهد در اختیار دارند؛ این مسئله از اهمیت ویژهای در فلسفة علم برخوردار است، چراکه درنهایت آنچه موجب تمایز افسانه و علم از هم میشود این است که ما گواه خوبی برای محتوا و مضمون علم داریم. ایدۀ اصلی مشترک در نسخههای گوناگون نظریة تأیید بیزی، این است که باورها با اندازهای از احتمال تأیید میشوند و الحاق شاهد جدید، بهوسیلة شرطیسازی و با استفاده از قاعدة بیز صورت میپذیرد. بیزگرایان همگی بر این باورند که رویکردهای کیفی در مورد نظریة تأیید، ناامیدکنندهاند و یک رویکرد مناسب در روشی که شاهد از فرضیهها و نظریهها پشتیبانی میکند، باید کمی باشد؛ که رویکرد کمی، مستلزم استفاده از اصول حساب احتمالات است. هدف از این مقاله، بررسی چالشهای نظریة تأیید بهوسیلة رویکرد استاندارد بیزی است.
خلاصه ماشینی:
اگر H،K ، و E به ترتیـب ، فرضـیه مـورد بررسـی ، معرفت پس زمینه ، و شاهد باشند قاعدة بیز به صورت زیر است : ( به تصویر صفحه مراجعه شود)در الفبای رویکرد بیزی در نظریه تأیید، به (K|p)H احتمـال پیشـین مـی گوینـد کـه بیان گر درجه یقین پیشـین دربـارة فرضـیه (H)، قبـل از ارائـه مـدرک و گـواه (E) اسـت ؛ (K٨ H |p)E درست نمایی E روی H و K؛ و بـه (K|p)E درسـت نمـایی پیشـین E می گویند؛ و درنهایت به (k٨ E |p)H احتمال پسین می گویند که نشـان دهنـدة احتمـال بهنگام شدة فرضیه (H)، بعد از ارائه مدرک و گواه (E) است ؛ به بیان دیگر، قانون بیز، میزان یقین و باور دربارة فرضیه را بر پایه گواه و مدرک ، بهنگام می کند؛ سـودمندی قـانون بیـز و آمار بیز در یادگیری (learning)، از همین امر سرچشمه می گیرد؛ بـه طـوری کـه مـی تـوان قانون بیز را بارها و بارها در بهنگام کردن احتمال های مربوط به فرضیه ها بـه وسـیله مـدارک فلسفه علم ، سال سوم ، شمارة اول ، بهار و تابستان ١٣٩٢ جدید، به کار برد؛ به عبارت دیگر، یادگیری از تجربه توسط شرطی سازی صورت می پذیرد.
فلسفه علم ، سال سوم ، شمارة اول ، بهار و تابستان ١٣٩٢ نشان دادیم که بیزگرایی قادر است هسته اصلی رویکرد HD را نمایان سازد، اما ممکـن است این انتقاد مطرح شود که حساب HD یک رابطه دو موضعی به صورت «E،H را تأیید می کند» است و نه رابطه سه موضعی «E،H را نسبت به دانش پس زمینه K تأیید می کنـد».