چکیده:
پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که آزادی عقیده در منظومه فکری آیتالله جوادی آملی از چه منطق ساختاری برخوردار است. فرضیه این است که ایشان از یک سو سعی مینماید از منظر اصالت وجود و نیز تشکیک وجود، حقیقت آزادی را تبیین کند؛ از دیگر سو روشمندانه میکوشد ضمن پرداختن به مقوله آزادی عقیده در فضایی متفاوت از گفتمان رقیب، به یک مفهوم اسلامی از آن دست پیدا کند. نگارندگان با روش تحلیلی - تفسیری ضمن پرداختن به ابعاد تبیینی و هنجاری و نیز سطوح درونی و بیرونی منطق ساختاری آزادی عقیده و تشریح حدود و مرجع تحدید آزادی از دیدگاه ایشان، نتیجه میگیرند که از منظر این فقیه و فیلسوف شیعه، انسان میتواند در قلمرو تکوین مؤمن یا کافر و مطیع یا عاصی باشد، ولی در منطقه تشریع باید مؤمن و مطیع باشد.
The main question of the freedom of belief in the intellectual system of Ayatollah Javadi refers to its pertaining structural logic in his thought. On the one hand، he tries to make sense of the essence of freedom with regard to the essentiality and gradation of existence. On the other hand، methodically trying to address the issue of freedom in a space different from that of completion، he intends to give an Islamic concept in the field. My analysis، interpretation while addressing explanatory and normative dimensions external and internal structural logic of his vision of freedom، concludes that from his perspective، humans may be believer or unbeliever، obedient or disobedient in the realm of creation، while with regard to the realm of Divine lawfullness is he/she must be faithful and obedient.
خلاصه ماشینی:
"آنچه از استدلال در گزارههای آزادی مذهب، اعتباری دانستن اعتقادات، عدم سازش در دین، خداپرستی، هواپرسی، باطل بودن بتپرستی و حق بودن دین خدا بهمثابه منطق درونی بحث برمیآید این است که از نگاه استاد جوادی آنچه باید باشد، همان لزوم پذیرش دین الهی است و عنوان خطاب «أیها الکافرون» نشان میدهد که هرگز خداوند دین آنها را امضا ننموده است؛ چنانکه بیان «لکم دینکم و لی دین» (کافرون، 6) برای ترک مخاصمه نیست که بیانگر این مطلب باشد که هم دین من حق است و هم دین شما، و شما در انتخاب راه آزادید، بلکه به این معناست که بتپرستی شما کفر و باطل است و دین، حق خداست، نه حق ما تا در آن مسامحه کنیم.
نسبت جهاد و آزادی عقیده در این بخش، در پاسخ به این اتهام گفتمان رقیب که میکوشد مفهوم جهاد در اسلام را در قالب خشونتورزی و جنگطلبی بازنمایی سازد، در نظام اندیشه آیتالله جوادی میتوان سهگانهای یافت که بهلحاظ منطق درونی بین مفاهیم سخنرانی و فعالیتهای فرهنگی، مبارزه منفی و جنگ مسلحانه نوعی هماهنگی و انسجام برقرار میسازد و میتوان آنها را بهعنوان راههای اصلاح اجتماعی و تحقق عدل و نابودی ظلم، شر و فساد در جامعه درنظر گرفت که در ادامه بدان اشاره میگردد: 1.
در بخش پاسخ به این اتهام گفتمان رقیب که سعی مینماید مفهوم جهاد در اسلام را در قالب خشونتورزی و جنگطلبی القا و بازنمایی سازد، در نظام اندیشه آیتالله جوادی میتوان سهگانهای یافت که بهلحاظ منطق درونی بین مفاهیم سخنرانی و فعالیتهای فرهنگی، مبارزه منفی و جنگ مسلحانه نوعی هماهنگی و انسجام برقرار میسازد و میتوان آن را بهعنوان راههای اصلاح اجتماعی و تحقق عدل و نابودی ظلم، شر و فساد در جامعه درنظر گرفت."