چکیده:
هدف این مقاله بررسی مفهومسازیهای استعاری مبتنی بر وضعیت قرارگرفتن بدن انسان (ایستادن و نشستن) در زبان قرآن است. این تحقیق در چارچوب نظریة استعارة مفهومی انجام شده است. سؤال تحقیق این است که حالات وضعیتی ایستادن و نشستن، در مفهومسازی چه معانی قرآنی بهکار رفتهاند؟ به عبارتی، قرآن برای کدام حوزه یا حوزههای مفهومی انتزاعی یا نسبتا انتزاعی از ویژگیهای حوزة مبدأ ایستادن و نشستن استفاده کرده است و با به کارگیری نظریة استعارة مفهومی چگونه میتوان این الگوبرداریها را تحلیل کرد؟ بررسی عبارات زبانی حاوی مفاهیم ایستادن و نشستن در زبان قرآن نشان می دهد که استعارههای ایستادن و نشستن برای مفهومسازی مفاهیم دینی به شکلی کاملا منسجم به کار رفته اند. ضعف و کوتاهی در امور دینی مثل جهاد، با استفاده از مفهوم «نشستن» مفهومسازی شدهاست و مقاومت در راه خدا، جهاد و نماز با مفهوم «ایستادن» انگیخته شده است. این نوع الگوبرداریها، حاصل همبستگیهای تجربی میان مفاهیم مبدأ و مقصد است ولی محتوای دینی قرآن بر انتخاب نوع مفاهیم مقصد تأثیرگذار است.
خلاصه ماشینی:
"مقدمه این مقاله به بررسی عبارات استعاری مرتبط با مفاهیم ایستادن و نشستن در زبان قرآن میپردازد و به این پرسشها پاسخ میدهد که این حالات وضعیتی که مربوط به اندام تحتانی انسان و از تجارب جسمانی آنهاست در تبیین چه معانی قرآنی به کار رفتهاند؟ بهعبارتی، قرآن برای کدام حوزه یا حوزههای مفهومی انتزاعی یا نسبتا انتزاعی از ویژگیهای حوزة مبدأ ایستادن و نشستن استفاده کرده است و با به کارگیری نظریة استعارة مفهومی چگونه میتوان این الگوبرداریها را تحلیل کرد؟ مرور اولیة آیات قرآنی و بررسی کانونهای استعاری از مادة (ق و م) و (ق ع د) نشان میدهد که در زبان و فرهنگ دینی قرآن، ایستادن در معنای استعاری، عملی پسندیده و نشستن عملی مذموم و نهی شده است.
مفهوم ایستادن در شواهد و تفاسیر قرآنی از شواهد ذیل، چنین برداشت میشود که در زبان قرآن، گاه «انجام دادن به مثابه ایستادن» مفهومپردازیشده است: (1) شهد الله أنه لا إله إلا هو و الملئکة و أولوا العلم قائما بالقسط (18 آل عمران) خداوند، (با ایجاد نظام واحد جهان هستی) گواهی میدهد که معبودی جز او نیست و فرشتگان و صاحبان دانش، (هر کدام بهگونهای بر این مطلب) گواهی میدهند، در حالی که خداوند در تمام عالم قیام به عدالت دارد.
4. نتیجه پرسشی که در مقدمة این مقاله مطرح شد این بود که حالات وضعیتی مربوط به پا، در تبیین چه معانی قرآنی به کار رفته است و قرآن برای کدام حوزه یا حوزههای مفهومی انتزاعی یا نسبتا انتزاعی از ویژگیهای حوزة مبدأ ایستادن و نشستن استفاده کردهاست؟ مشاهدة آیات فوق از زبان قرآن نشان میدهد که در سه استعارة ذیل، از حوزة ایستادن استفاده میشود تا انجام کارها و ثبات و تسلط در انجام اعمال نشان داده شود: 1- انجام کار ایستادن است."