چکیده:
پاک ذهنی و نیک رفتاری فرد و جامعه، از مهم ترین آموزه های قرآن و دین اسلام است و در پرتو آن، زمینه رشد انسان فراهم می شود. ظرافت و دقت نظر تعالیم دینی در سالم سازی روان آدمی موضوعی است که توجه به آن می تواند بسیاری از مشکلات اجتماعی کنونی ما را برطرف نماید. با عنایت به این ضرورت، مقوله تجسس مورد مطالعه قرار گرفت و این دریافت حاصل شد که: اگر حس تجسس گرایانه در افراد یک جامعه شایع و عادت شود، سلامت و بهداشت روانی از این ناحیه به شدت آسیب پذیر می گردد و باید آن را یک بیماری اخلاقی دانست که می تواند طیف گسترده ای از رفتار افراد را تحت تاثیر قرار دهد. محور و شاخص در این پژوهش، جمله «و لا تجسسوا» در آیه12 سوره حجرات است و برخی روایت های مرتبط با موضوع نیز، تحلیل محتوایی و گونه شناسی شده اند و هدف نیز، افزایش دانایی عمومی نسبت به پیامدهای عمل ناروای تجسس است
Purity of the mind and good behavior of a person in society is among the most important teachings of the Qur’ān and Islam، in light of which the ground is paved for man’s growth. The fine quality and precision of the religious teachings in improving human psyche is an issue that، if sufficiently attended to، can solve many of our present social problems. Given this necessity، the problem of spying on one another or on others’ affairs (tajassus) was studied and it was perceived that if a sense of spying others prevails among the people of a society، the psychological health and hygiene of that society will become severely vulnerable; and it has to be regarded a moral disease that can affect a wide range of people’s behavior. The base and criterion of this research is the statement، wa lā tajassisū (And do not spy [on one another]) in āya 12 of Surat al-Ḥujarāt; and some traditions related to this subject are also analyzed in terms of their content and typology with the aim of enhancing public knowledge concerning the consequences of the abnormal conduct of spying on others’ affairs.
خلاصه ماشینی:
اما مسئله این است که چگونه میتوان به این مهم دست یافت و آن را در جامعه به صورت یک فرهنگ تثبیت نمود؟ دراین نوشتار، نگارنده با مراجعه به قرآن یک توصیه جدی و عام را مرتبط با موضوع بررسی کرده که عبارت است از لزوم پرهیز جدی از تجسس در امور دیگران به عنوان پدیده زشت با پیامدهای بسیار تهدید کننده نسبت به تعامل و ارتباط اجتماعی.
بیگمان نمیتوان کلیت تجسس را مذموم شمرد؛ اما وقتی قرآن انسانها را بدون قید و شرطی از تجسس باز میدارد، نظر به نوع ناپسند آن دارد؛ یعنی تجسسی که به صورت یک عادت زشت در آمده باشد و میتواند پیامدهای شکنندهای را در پی داشته باشد و آرامش فکری یک جامعه را تهدید کند؛ از یک عمل ساده تجسس گرفته تا رفتارهای پیچیده که گاهی حرمت و آبروی جمعی را در معرض تهدید جدی قرار میدهد؛ مثلا ممکن است یک نگاه ساده و جستوجو گرانه در چهره و آرایش ظاهری یک فرد، او را دچار مشکل روحی نماید، نگاهی که اسباب زحمت برای فرد فراهم میکند.
بدیهی است هر قدر زندگی اجتماعی و فردی توسعه یافتهتر شود، مدل رفتارها هم متفاوت میشود و قهرا روابط افراد نیز تغییر کرده، حریمهای تازهای شکل میگیرد؛ به عنوان مثال امروزه گوشی تلفن همراه یا برخی از محیطهای مجازی به عنوان حریم شخصی به شمار میآید، یا مثلا در محیطهای بسته و محدود مانند آسانسور، مترو و قطار که در یک فرصت محدود چند انسان در مقابل یکدیگر قرار میگیرند، حریم خصوصی افراد باید رعایت شود و رفتار شناسان برای آن اندازه خاص مشخص میکنند که در آن محدوده افراد حق ندارند به صورت مستقیم به چهره دیگران خیره شوند.