چکیده:
هدف پژوهش حاضرتعیین میزان مشارکت شهروندان مراغهای در امور شهری و شناخت عوامل اجتماعی مؤثر برآن میباشد لذا به همین منظور پس از طرح سؤال آغازین و ارائه اهداف پژوهش بر اساس چهارچوب نظری فرضیههای تحقیق شکل گرفت و جهت آزمون روابط متغیرهای فرضیهها مطرح شده تعداد 383 نفر از افراد بالای 18 سال ساکن درشهر مراغه به صورت خوشه ای چند محلهای انتخاب شدند وبا استفاده از روش پیمایشی با ابزار پرسشنامه و مصاحبه مورد بررسی قرار گرفتند و دادههای به دست آمده با استفاده از روشهای آماری مناسب (r پیرسون، r اسپرمن، آزمونt و تحلیل واریانس) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده بیانگر رابطهای معنیدار بین متغیرهای مستقل (آگاهی اجتماعی، انسجام اجتماعی، امنیت اجتماعی، میل به پیشرفت، سن، جنسیت، درآمد و شغل) با مشارکت میباشند. همچنین مشارکت اجتماعی بر اساس مجموع عوامل مستقل با رگرسیون چندگانه تبیین شد. الگوی نهایی نشان داد که بیشتر از همه متغیر مستقل، میل به پیشرفت در مشارکت اجتماعی مؤثر است. بدین معنی که هرچه میزان میل به پیشرفت در فرد بیشتر باشد میزان مشارکت وی در امور شهری زیاد است. علاوه بر این در میان دیگر متغیرها، متغیرهای مستقل «آگاهی اجتماعی»، «انسجام اجتماعی»، «امنیت اجتماعی» به ترتیب دارای تأثیر مثبت در مشارکت هستند.
The purpose of this study is to examine the role of social factors on Maragheh citizen's participation in civil affairs.The population of the study is 383 people of above 18 years old in Maragheh and were selected by multistage cluster sampling.The research method is survey and questionnaire and interview are the instruments.The data were analyzed using R Pearson, R spear-man, T test and AN OVA.The results show that there is a meaningful relationship between dependent variables( of civic consciousness, social coherence, social security, propensity to progress, age, gender, income and occupation)and social participation.Also, the propensity to progress is the most effective factor in social participation.It means that more propensity to progress causes to more participation of the citizens.
خلاصه ماشینی:
"به عبارتی مشارکت و کارهای گروهی با انسجام در تعاملی دوسویه قرار دارد جایی که انسجام و همبستگی بین فردی و گروهی بیشتر باشد احتمال وقوع کنشهای جمعی و گروهی افزایش مییابد و در مقابل افراد در اثر پیوستن به کارهای گروهی و شرکت در امور مختلف به صورت دسته جمعی تعامل وکنش متقابل بیشتری انجام داده و این امر موجب عمیقتر شدن روابط آنها شده و همبستگیشان را افزایش میدهد، البته میتوان تصور کرد که تمامی کنشها و انسجام افراد تابع اصول و هنجارهایی است که جامعه آنها را تعیین میکند دورکیم «جامعه را به مثابه نظامی اساسا هنجاری میدیدیعنی ساختارها، باورها و ارزشهایی که انسانها را وادار میکند تا به شیوههای مشخصی عمل کنند تا هدف غایی جامعه به شکلی کم و بیش با ثبات تحقق پیدا کند»(همیلتون، 179:1380).
در سطح دیگر یافتههای این تحقیق نشان از رابطه معنیداری بین امنیت اجتماعی و مشارکت را دارد افزایش امنیت اجتماعی در جامعه میتواند روند مشارکت افراد در امور شهری را بهبود ببخشد بر اساس نظریات مطرح شده در ادبیات تحقیق، امنیت اجتماعی یک جامعه، یک شهر ویا یک محله براساس میزان رضایتمندی وآرامش خاطر و میزان امیدواری فردی به آینده خود و جامعه قابل ارزیابی است و به خاطر این که در جوامع امروزی امنیت یکی از حقوق شهروندی محسوب میشود و در سویی دیگر یکی از حقوق افراد مشارکت در مسائل مختلف جامعه مطرح میباشد."