چکیده:
این مقاله با رویکردی تحلیلی به نقش پر اهمیت فرهنگ سازمانی در شکلدهی و تقویت سرمایههای اجتماعی درونسازمانی و درونشهری و تاثیر آن بر اقتصاد شهرها و وضعیت مالی شهرداریها میپردازد. از منظر فرهنگ سازمانی، تقویت سرمایههای اجتماعی در نهادهایی مانند شهرداریها، به کاهش هزینهها و افزایش تعامل بین شهرداری و شهروندان کمک نموده و در نتیجه، بر عواملی نظیر میزان سرمایهگذاری شهروندان در پروژههای توسعه شهری و بهبود وضعیت مالی شهرداریها، تاثیرگذار خواهد بود. مطالعات مختلف نیز نشان میدهد در جوامعی که فرهنگ تشویق توسعه سرمایههای اجتماعی وجود دارد و از مزیت توسعه سرمایههای اجتماعی در بهبود عملکرد سازمانهای عمومی استفاده میشود، ارتقای سطح زندگی و بهبود وضعیت مالی شهرداریها با سرعت بیشتری امکانپذیر میگردد. از اینرو، شهرداریها برای بهبود وضعیت مالی خود باید در دو حوزه از فرهنگ، سرمایهگذاری اساسی انجام دهند: اولین حوزه، توسعه فرهنگ، اهمیت دادن به سرمایههای اجتماعی و شبکهسازی مفید درونسازمانی با هدف تسریع در انجام امور است و دومین حوزه، کمک به توسعه سرمایههای انسانی در سطح جامعه محلی با هدف ارتقای همکاریها و مشارکتهای بین شهرداری و شهروندان میباشد. حاصل نهایی این فرهنگسازی، ارتقای سطح سرمایهگذاریهای شهری و بهبود وضعیت مالی شهرداریها خواهد بود.
خلاصه ماشینی:
"نقش فرهنگ سازمانی شهرداریها در شکلدهی به سرمایه اجتماعی و توسعه اقتصاد شهری The Role of Organizational Culture of Municipalities in Giving Form to Social Capital and Developing Urban Economy خدیجه نوآیین Khadijeh Noaein چکیده این مقاله با رویکردی تحلیلی به نقش پر اهمیت فرهنگ سازمانی در شکلدهی و تقویت سرمایههای اجتماعی درونسازمانی و درونشهری و تأثیر آن بر اقتصاد شهرها و وضعیت مالی شهرداریها میپردازد.
از اینرو، شهرداریها برای بهبود وضعیت مالی خود باید در دو حوزه از فرهنگ، سرمایهگذاری اساسی انجام دهند: اولین حوزه، توسعه فرهنگ، اهمیت دادن به سرمایههای اجتماعی و شبکهسازی مفید درونسازمانی با هدف تسریع در انجام امور است و دومین حوزه، کمک به توسعه سرمایههای انسانی در سطح جامعه محلی با هدف ارتقای همکاریها و مشارکتهای بین شهرداری و شهروندان میباشد.
بنا بر مطالعات انجام شده، حکومتهای محلی و شهرداریها برای ارتقای اقتصاد شهری و بهبود وضعیت مالی خود عموما در سه حوزه عمل میکنند (Bradshaw & Blakely,1999): - تلاش در زمینه جذب کسب و کارهای جدید با ایجاد تصویر بهتری از شهر - کمک به خلق کسب و کارها و حمایت و بهبود و گسترش آنها - خلق محیطی مناسب برای توسعه صنایع و بخشها.
در این معنا، نهادهای عمومی نظیر شهرداریها برای عمل مؤثر همان اندازه بر اعتماد متکی هستند که کسب و کارها به اعتماد نیاز دارند و کاهش اعتماد در یک جامعه که از کمبود سرمایه اجتماعی ناشی میشود، نابودکننده یک نظام توسعهیافته است؛ زیرا پای دولتها را به مداخلههای نامحدود در اقتصاد باز میکند و حجم و دامنه مقررات را گسترش میدهد(Duany et al."