چکیده:
پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357، نقطه عطف تاریخی و سرآغاز دوران جدیدی از حیات حکومت اسلامی در تاریخ جهان اسلام به شمار می رود. یکی از بارزه های این تحول شگرف، احیا مفاهیم ناب الهی- انسانی در چارچوب آموزه های دین مبین اسلام میباشد؛ اما این احیاگری که به نوعی نشئت گرفته از مطالبات مردمی به شمار می رود، محدود به تنگناهای زمانی/ مکانی جامعه ایرانی نمانده و به علت غنای محتوایی/ معنایی خود، در چارچوبه های جغرافیایی دیگر نیز بازتاب پیدا نموده است. یکی از قالب های نظری که از قدرت تبیینی مناسبی جهت بررسی نحوه تاثیرگذاری و بازتاب وجوه ممتازه ارزشی/ هنجاری انقلاب اسلامی ایران بر سایر جنبش های اسلامی/ مردمی کشورهای دیگر در مقاطع زمانی مختلف برخوردار می باشد، نظریه سازه انگاری و مفهوم اشاعه آن است. بر این اساس، نوشتار حاضر تلاش نموده تا با رویکردی تحلیلی و با استمداد از مفاهیم و مفروضه های موجود در نظریه سازه انگاری، به تحلیل جایگاه مکانیزم اشاعه در تاثیرپذیری جنبش های بیداری اسلامی از انقلاب اسلامی ایران بپردازد. در واقع آنچه نوشتار حاضر برمبنای مفهوم اشاعه معتقد به آن است، تاثیرپذیری جنبش های بیداری اسلامی از مفاهیم، هویت، ارزش ها و هنجارهای انقلابی و اسلامی ایران به صورت خودجوش و به مثابه الگویی از حکومت دینی ـ اسلامی بوده است.
The victory of Islamic Revolution of Iran in 1979 is a historical turning point and the beginning of new era in the existence of Islamic government in the Islamic world. One of important aspects of this evolution is the revival of the pure conceptions of the divine - human within the doctrine of Islam. But this revivalism that somehow derives from popular demands، doesn't restrict to time / space of Iranian community and has reflected in other geographical framework. One of the theoretical frameworks that appropriate to examine the influence and reflect of value / normative of Islamic Revolution of Iran on other Islamic popular movements is constructivism theory and the concept of diffusion. Accordingly، the present paper attempts to analyze the influence of the diffusion mechanisms on Islamic Awakening movements from Islamic Revolution of Iran with employment of concepts and presuppositions of constructivism theory. This article based on the concept of diffusion claims that Islamic awakening movements are influenced by the concepts ، identities، values and norms of the Iranian Islamic revolution as a model.
خلاصه ماشینی:
آنچه نوشتار پیش رو را از حیث روشی و محتوایی از سایر آثار متمایز می سازد، استفاده از نظریه سازهانگاری و تأکید این نظریه بر ارزشها، هنجارها و هویتها در پیشبرد اهداف سیاست خارجی از یکسو و همچنین تأکید بر مکانیزم اشاعه به عنوان مهمترین عامل تأثیرگذار بر ارزشهای انقلاب اسلامی ایران در میان جنبشهای بیداری اسلامی از سوی دیگر می باشد.
٦-جنبش بیداری اسلامی و اشاعه ارزشها و هنجارهای انقلاب اسلامی همانگونه که اشاره گردید، بررسی سیر تحولات خاورمیانه عربی در سالهای اخیر از منظر نظریه سازهانگاری، به عنوان نظریه ای که با به چالش کشیدن مفروضات جریان اصلی به نقش عناصر غیرمادی و معنامحور بر عرصه جریانات بین المللی می پردازد، بهتر و دقیقتر می تواند توصیف کننده چگونگی تأثیرپذیری جنبشهای مزبور از مفاهیم ، هنجارها، ارزشها و فرهنگ انقلاب اسلامی ایران در قالب مکانیزم اشاعه موجود در این نظریه باشد، چرا که سازهانگاران هنگام تبیین رفتار کنشگران بر اولویت متغیرهای غیرمادی و به طور مشخص هنجارها، فرهنگ ، هویت و اندیشه ها تأکید دارند(گریفیتس ،٢٠٤:١٣٨٨)، و از آنجا که مدلهای تحلیلی دولت محور در جریان اصلی روابط بین الملل اهمیت چندانی به آثار سیاسی جنبشهای اجتماعی فراملی و فروملی مبتنی بر هویت های قومی ، مذهبی و نژادی نمی دهند، لذا می توان با استفاده از مفروضات هستی شناسانه این مکتب و با تأکید بر مفهوم هویت ، به تشریح هنجارها و ارزشهای برگرفته از انقلاب اسلامی ایران از سوی جنبشهای بیداری اسلامی پرداخته گردد، در یک تقسیم بندی کلی می توان اشاعه ارزشها، فرهنگها و هویت انقلاب اسلامی ایران بر جنبشهای بیداری اسلامی را در قالب دو دسته کلی اشاعه هویتی و اشاعه هنجاری – فرهنگی مورد بررسی قرار داد.