چکیده:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه ی بین تجددگرایی و بی رغبتی نسبت به ازدواج در میان جوانان شهر تهران می پردازد. روش پژوهش از نوع پیمایش است. جامعه ی آماری این تحقیق، شامل تمامی افراد در محدوده ی سنی 20 تا 40 سال ساکن شهر تهران است. حجم نمونه برمبنای فرمول کوکران 384 مشخص گردیده است که بر مبنای آن، تعداد 384 پرسشنامه به شیوه ی نمونه گیری تصادفی خوشه ای بین افراد مورد نظر پخش شده است. مدل نظری این تحقیق تلفیقی از رویکرد نظری اینگلهارت، ساختار خانواده ی آدورنو و هورکهایمر، نظریه ی رسانه ای کاشت جورج گربنر و رویکرد مدرنیته ی گیدنز، هابرماس و بک است.متغیرهای مستقل پژوهش عبارت بوده اند از: فردگرایی، مدگرایی، مادی گرایی، برابری خواهی جنسیتی، نگرش نسبت به ساختار دمکراتیک خانواده و مصرف رسانه ای. در واقع، این متغیرها را به عنوان ابعاد تجددگرایی در نظر گرفته ایم. یافته های پژوهش بیانگر این است که بین همه ی متغیرهای فوق الذکر با بی رغبتی نسبت به ازدواج رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیونی حاکی از آن است که متغیر برابری خواهی جنسیتی (371/ 0) بالاترین اثر کل را بر بی رغبتی به ازدواج داشته است. متغیرهای مدگرایی(26/ 0)، فردگرایی (255/ 0) و مادی گرایی (241/ 0) در رده های بعدی تاثیرگذاری قرار داشته اند. ضریب تعیین (R2) نشان می دهد که 42 درصد از نوسانات در بی رغبتی نسبت به ازدواجتوسط متغیرهای فوق الذکر تبیین می شود. همچنین مقدار آزمون F (741/ 54) و سطح معناداری (000/ 0) نشان می دهد که مدل فوق در سطح 99/ 0 معنادار می باشد.
خلاصه ماشینی:
واژگان کلیدی : تجددگرایی ، فردگرایی ، مدگرایی ، مادی گرایی ، بی رغبتی نسبت به ازدواج ، مصرف رسانه ای تاریخ دریافت : ٩٥/٨/٢٠ تاریخ پذیرش : ١٣٩٥/١٢/١١ ١- دانشجوی دکترای جامعه شناسی (گرایش مسائل اجتماعی ایران )، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران bjamand@yahoo.
بـر همـین مبنـا، پـژوهش حاضر به دنبال پاسخوگیی به این پرسش است که گرایش نت بس به تجـددگرایی در میـان جوانـان شهر تهران چه رابطه ای با بی رغبتی آنان نسبت به ازدواج دارد؟ پیشینه ی تجربی پژوهش ساروخانی و مقربیان (١٣٩٢) در پژوهشی با عنوان «تجددگرایی و روابط پیش از ازدواج » به بررسی رابطه ی تجددگرایی و روابط پیش از ازدواج در میان زنان مناطق ١ و ١١ شهر تهران بـا اسـتفاده از چارچوب نظری نظریه ی بی هنجاری پرداخته اند.
17 مصرف رسانه ای و نظریه ی کاشت جرج گربنر این رویکرد یکی از نظریه ها در سطح شناختی می باشد و مربـوط بـه ایـن موضـوع اسـت کـه قـرار گرفتن در معرض رسانه ها، تا چه حد می تواند باورها و تلقی عموم از یک واقعیت خارجیرا شـکل دهد؟ گربنر می گوید: رسانه های جمعی نگـرش هـا و ارزش هـایی را کـه در حـال حاضـر در یـک فرهنگ وجود دارند، پرورش می دهند و تقویت می کنند.
مقدار همبستگی ٠/٤٩ و میزان معناداری ٠/٠٠١ بوده است کـه بـر مبنـای آن می توان گفت که هر چه میزان تجددگرایی فرد بیشتر باشد، بی رغبتی بیشتری نسـبت بـه ازدواج از خود نشان خواهد داد.