چکیده:
این پژوهش با هدف بررسی ارتباط بین فرهنگ سازمانی وتعهد سازمانی با نقش واسطهای ساختار سازمانی درادارات آموزش وپرورش شهرستان کرمانشاه انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل110نفراز کارکنان شاغل در اداره آموزش وپرورش ناحبه1 شهرکرمانشاه بود که با استفاده از فرمول کوکران 85 نفر بعنوان نمونه انتخاب شد. گردآوری دادهها به وسیله 3 پرسشنامهها استاندارد «تعهد سازمانی، فرهنگ سازمانی، و ساختار سازمانی، انجام شد. تجزیه تحلیل دادهها در دوبخش بوسیله آمار توصیفی (فراوانی، فراوانی درصد، میانگین، انحراف معیار) و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی ساده، چندگانه، و تکنیک مدل معادلات ساختاری) با استفاده از نرم افزارهای Excel و SPSS 22 و لیزرل تجزیه و تحلیل انجام شد تاثیر بین فرهنگ ماموریتی و تعهد سازمانی با توجه به نقش واسطهای ساختار سازمانی در اداره آموزش پرورش شهرستان کرمانشاه برابر 0. 613 بوده و سطح معناداری ان برابر 0. 033 و کمتر از 0. 05 است لذا میتوان نتیجه گرفت که بین فرهنگ ماموریتی و تعهد سازمانی با توجه به نقش واسطهای ساختار سازمانی در اداره آموزش پرورش شهرستان کرمانشاه رابطه وجود دارد نتایج پژوهش نشان داد که فرهنگ سازمانی و تعهد سازمانی با نقش واسطهای ساختار سازمانی ارتباط معناداری دارند و هر سه متغییر بر فرآیند سازمان و در نتیجه عملکرد کارکنان در سازمان نقش آفرینی مینمایند.
خلاصه ماشینی:
٠ است لذا مي توان نتيجه گرفت که بين فرهنگ ماموريتي و تعهد سازماني با توجه به نقش واسطه اي ساختار سازماني در اداره آموزش پرورش شهرستان کرمانشاه رابطه وجود دارد نتايج پژوهش نشان داد که فرهنگ سازماني و تعهد سازماني با نقش واسطه اي ساختار سازماني ارتباط معناداري دارند و هر سه متغيير بر فرآيند سازمان و در نتيجه عملکرد کارکنان در سازمان نقش آفريني مينمايند.
بنابراين در وجود فرد نيرويي تحت عنوان تعهد در ابعاد سازماني به عنوان يکي از مسائل مهم علوم رفتاري مطرح ميگردد، که عامل مهمي در اثربخشي و انجام وظايف و مسئوليتهاي کارکنان به حساب مي آيد، کارکنان ارزشمندترين دارايي سازمانها هستند،نيروي انساني مي تواند با برخورد مناسب ، مثبت و درجهت اهداف سازمان و يا در صورت عدم هدايت ، در خلاف جهت اهداف سازمان گام بردارد،از اين رو شناخت رفتار نيروي انساني در مديريت اهميت ويژه اي دارد (جمشيدي،٩٠).
نتايج تحقيق نشان داد که توانمندسازي کارکنان مي تواند نقش مهمي بر ديگر متغيرهاي منابع انساني داشته باشد و توجه به آن باعث توسعه عملکرد و بهبود شرايط کاري کارکنان و سازمان مي شود رازک وهمکاران ١(٢٠١٦) در مقاله اي با عنوان اثر رضايت شغلي بر تعهد سازماني وفرهنگ سازماني ، به اين نتيجه رسيدند تمام فرضيه ها به جز انطباق پذيري بر تعهد سازماني را تأييد کرد؛ همچنين با توجه به نتايج ، رسالت بر تعهد سازماني بيشترين تأثير و درگيرشدن در کار، کمترين تأثير را بر رضايت شغلي داشته است وهمچنين در شرايط محيطي درحال تغيير و به شدت رقابتي امروز، سازمانها به منظور حفظ بقاي خود بايد بيش از پيش توجه خود را بر کارايي و اثربخشي متمرکز سازند.