چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و کارآفرینی سازمانی با در نظر گرفتن نقش میانجی تسهیم دانش در بین معلمان ابتدایی انجام شده است. اجرای این پژوهش، توصیفی (غیر آزمایشی) و طرح پژوهش، همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری روش بوده و جامعه آماری مشتمل بر کلیه معلمان ابتدایی شهرستان املش (500 نفر) میباشد که از جامعه حاضر حجم نمونه آماری توسط جدول مورگان 230 نفر محاسبه و با نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای اندازهگیری شامل پرسشنامه فرهنگ سازمانی (کویین و گارت، 1991)، پرسشنامه کارآفرینی بارینگر و بلودرن (1999) و پرسشنامه تسهیم دانش وانگ و همکاران (2008) بودند. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری (لیزرل) استفاده و برازش مدل با شاخصهای برازش بررسی شد. اهم یافتهها حاکی از آن است که بین متغیرهای فرهنگ سازمانی، کارآفرینی سازمانی و تسهیم دانش همبستگی مثبت و معنیدار وجود دارد. از تحلیل همبستگی میان متغیرهای برونزا و درونزا میتوان نتیجهگیری کرد که افزایش در فرهنگ سازمانی منجر به افزایش در نمرات کارآفرینی سازمانی و تسهیم دانش میشود. به علاوه افزایش در تسهیم دانش همراه با افزایش در نمرات کارآفرینی سازمانی میباشد. در نهایت مدل معادلات ساختاری نشان میدهد که تسهیم دانش تاثیر فرهنگ سازمانی را بر کارآفرینی سازمانی میانجی گری میکنند. در پایان پیشنهادات کاربردی در راستای نتایج حاصل شده ارائه گردیده است.
خلاصه ماشینی:
در مطالعه اي که محسن سالاريان در سال (١٣٩٤)، با موضوع بررسي رابطه بين مديريت دانش و کارآفريني انجام دادند به اين نتيجه رسيد که توجه ويژه مديريت دانش و تلاش جهت بهبود مستمر آن به عنوان يک مزيت رقابتي در قرن بيست و يک سازمان ها را در جهت رسيدن به اهداف خود و سوق دادن به سمت افزايش ظرفيت هاي کارآفريني سازماني و بهبود فرآيند هاي جاري سازمان بيش از پيش موفق خواهد نمود.
با توجه به گفته هاي فوق هدف پژوهشگر در اين تحقيق : بررسي رابطه بين فرهنگ سازماني و کارآفريني سازماني با در نظر گرفتن نقش ميانجي تسهيم دانش در بين معلمان ابتدايي مي باشد.
يافته ها: در تحقيق حاضر آمار توصيفي جامعه مورد مطالعه به قرار زير مي باشد: جدول ١: آمار توصيفي پژوهش {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} در اين پژوهش براي بررسي اثرهاي مستقيم و غيرمستقيم متغيرهاي فرهنگ سازماني، تسهيم دانش و کارآفريني سازماني بر يکديگر و هم چنين ، آزمون سوال اصلي پژوهش از روش تحليل مسير استفاده شده است .
بنابراين نتايج پژوهش حاضر نيز نيز با عنوان "بررسي رابطه بين فرهنگ سازماني و کار آفريني سازماني با در نظر گرفتن نقش ميانجي تسهيم دانش دربين معلمان ابتدايي" به قرار زير مي باشد.
در اين پژوهش براي بررسي اثرهاي مستقيم و غيرمستقيم متغيرهاي فرهنگ سازماني، تسهيم دانش و کارآفريني سازماني بر يکديگر و هم چنين ، آزمون سوال اصلي پژوهش از روش تحليل مسير استفاده شده است .