خلاصه ماشینی:
"من میدانستم که این نامه جواب نخواهد داشت اما من آن را فرستادم در این نامه نوشته بودم که شما مانند برخی از متفکران دیگر خیلی از انسان دفاع میکنید درباره اومانیسم داد سخن میدهید و واقعا هم بسیار مقدس و ارزشمند است،ولی از این طرف دلیل و انگیزه این کار را اگر از ما بپرسند که دلیل شما بر عشق به انسانیت و علاقه وافر به انسانیت تا سر حد فداکاری و از خود گذشتن و جانبازی چیست؟چه پاسخ باید داد؟یک دفعه این است که طرف الهی است و میگوید خدای من اینطور دستور داده است که انسانها نهال باغ من هستند و اینها وجودشان در مشیت من بوده،من اینها را به وجود آوردهام و برای اینها باید فداکاری کرد و نیز همه گونه خدمت کرد.
لذا آنجا کوشش ما و تلاش ما و نیایش ما به خدا خیلی بیشتر بود که خدایا ما اشتباه نکنیم که این ولی اعظم توست به ما محبت فرما که همت پیدا کنیم به این کار تا بتوانیم از خودمان شرمنده نشویم و بتوانیم دست بزنیم به توضیح و تفسیر جملات مولی علی(ع)،اما در رابطه با خود نهج البلاغه چه عرض کنم،من خیلی کوچکتر و واقعا هیچ گونه لیاقتی در خود نمیبینم که اظهار نظر کنم که در کلمات چه کسی دارم من کار میکنم،همین مقداری که اطلاعات محدود را و تفکرات محدود را میآوریم برای توضیح،برای ذهن خوانندگان و مطالعه کنندگان ارجمندمان که تا حدودی بتوانند به این مسئله آشنا بشوند، واقعا مقاصد حقیقی امیر المؤمنین،را خودش میداند و خدایش،حتی کلماتی که خودشان فرمودهاند شاید درست بازگو کننده این نباشد که ما بین خود و خدایش چه میگذشته است و چه مفاهیمی را مطرح میکرده است."