چکیده:
این پژوهش با هدف تبیین رابطه بین سبک های تفکر نوع اول و سازگاری آموزشی در پیشرفت تحصیلی انجام شد. نمونه آماری شامل 581 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوی در نیم سال دوم سال تحصیلی 89-90 بود که از طریق روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و تصادفی طبقه ای (مقطع تحصیلی به عنوان طبقه) انتخاب شده بودند. داده های مورد نیاز به وسیله فرم کوتاه سیاهه سبک های تفکر اشترنبرگ - واگنر- زانگ (R2-TSI) و پرسشنامه سازگاری آموزشی بیکر و سریاک (SACQ) جمع آوری شدند. پس از تایید شدن ضرایب اعتبار و روایی ابزارها، داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) تحلیل شدند. در این راستا، بر اساس مبانی نظری و تجربی، روابط علی بین سازه های سبک های تفکر نوع اول (متغیر مستقل بیرونی)، سازگاری آموزشی (متغیر مستقل درونی) و پیشرفت تحصیلی (متغیر ملاک) از طریق تدوین مدل مورد بررسی قرار گرفت. آزمون مدل نهایی نشان داد همه شاخص های برازندگی در دامنه مورد قبول قرار دارند و مدل مفروض به طور کاملی با داده های نمونه برازش دارد. و در مجموع، حدود 17 درصد از واریانس پیشرفت تحصیلی و 21 درصد از واریانس سازگاری آموزشی توسط متغیرهای موجود در مدل تبیین شدند.
The persent research purpose to explaine reletionships between thinking styles (type 𝔩) and academic adjustment in educational achievement. Statistical sample consisted of 581 students from Islamic Azad University-Khoy branch who were selected by cluster and stratified random sampling. The short form of Strenberg، Wagner and Zhang Thinking Styles Inventory and the Baker & Syriac Student Adaptation to Collage Questioannaire.were applied for data collection. When reliability and validity coefficients of these instruments were approved، data were analyzed by using structural equation modeling. Also، causal relationship among type (𝔩) thinking styles، academic adjustment and educational achivement through designing of model was tested based on theorical and empirical foundation. Test of final model showed that all of fitness indexes are in acceptable range، and the propused model fits sample deta completely. Approximately 17 percent of the educational achievement variance and 21 percent of the academic adjustment variances were explained by the existing variables in the model.
خلاصه ماشینی:
الگو سازي روابط بين سبک هاي تفکر و سازگاري آموزشـي با پيشـرفت تحصيلـي A Modeling for Relationships between Thinking Styles and Educational Adjustment with Educational Achievement * دکتر حيدر علي زارعي چکيده اين پژوهش با هدف تبيين رابطه بين سبک هاي تفکــر نــوع اول و ســازگاري آموزشــي در پيشــرفت تحصيلي انجام شد.
در اين راستا، بر اساس مباني نظري و تجربي، روابـط عِلّي بين سازه هاي سبک هاي تفکر نـوع اول (متغيـر مستقل بيروني)، سـازگاري آموزشـي (متغيـر مسـتقل دروني) و پيشرفت تحصيلي (متغير مـلاک) از طريـق تدوين مدل مورد بررسي قرار گرفـت .
از سوي ديگر، مرور ادبيات پژوهش در زمينه سبک هـاي تفکـر و سازگاري آموزشي حاکي از آن است که هرچند ارتباط متغير هاي روان شناختي مختلف با اين سازه ها مورد مطالعه قرار گرفته است اما در خصوص رابطه اين سازه هاي اصلي (رجوع شود به تصویر صفحه) با يکديگر پژوهشي انجام نگرفته است .
لذا هدف اصلي تحقيق حاضر تعيين روابط دروني سبک هاي تفکر نوع اول و سازگاري آموزشي با پيشرفت تحصيلي بر اساس يک مدل است .
روايي سياهه سبک هاي تفکر در چندين پژوهش داخلي و خارجي(فرزاد، کـديور، شکري و دانشور پور، ١٣٨٦؛ معنوي پور و خراساني، ١٣٨٤؛ فتح الهي و هومن ، ١٣٨٤) و (زو و زانگ ، ٢٠١١، به تورت ، ٢٠٠٧، نقل از زانگ ، ٢٠٠٩؛ زانگ ، ٢٠٠٦) تاييـد شـده است .
يادداشت ها 1-mental self-government theory 2-adjustment 3-conformity 4-accommodation 5-Gadzella 6-Thinking Styles Inventory-Revised II 7-Student Adaptation to Collage Questionnaire(SACQ) منابع احمدي، کامران .