چکیده:
این مقاله با بررسی آثار استاد مرتضی مطهری دربارة تحولات جامعه و تاریخ، به دنبال تبیین نظریة «تکامل جامعه و تاریخ» ایشان است. برای تبیین این نظریه، باید به سؤالات ذیل پاسخ داد: تکامل به چه معناست؟ معیارهای تکامل جامعه و تاریخ چیست؟ و سیر حرکت تکاملی تاریخ چگونه است؟ با بررسی آثار ایشان، به این نتیجه میرسیم که «تکامل تاریخ» بهمعنای به فعلیت رسیدن استعدادهای فطری جامعه است که معیار آن ایمان و ایدئولوژی و رشد آزادی و آگاهی در جامعه است. سیر تکامل تاریخ هم به این صورت است که در طول تاریخ، مجموع جوامع در مجموع زمانها، روبه تکامل هستند. این تکامل مجموعی اگر بهمعنای تکامل در نهایت تاریخ و در قالب جامعه مهدوی باشد قابل پذیرش است، اما بهصورت تکامل مجموعی در مقاطعی از تاریخ، همواره لزوما قابل پذیرش نیست، اگرچه برای دورههای تاریخی خاص پذیرفتنی است.
Reviewing Professor Murteza Motahhari's works on the development of society and history، the present paper seeks to elaborate on his theory of "evolution of society and history". To this end، it is worth considering the following questions: What is meant by evolution? What are the criteria for the evolution of society and history? And what is the nature of evolutionary process of history? A review of Motahhari's works indicates that "evolution of history" refers to cultivation of natural capacities of society، whose criteria are faith، ideology، and achievement of freedom and increase in awareness in society. The evolutionary process of history means that، throughout history، all societies in all times drive towards evolution. This total evolution will be acceptable if it refers to the evolution which occurs at the end of history and has the form of Mahdist society. However، it is not necessarily always acceptable as a total evolution in some junctures of history، though it is acceptable for certain historical periods.
خلاصه ماشینی:
"اما سؤالی که در اینجا مطرح میشود این است که آیا این فرهنگها و تمدنها و این جامعهها و ملیتها برای همیشه به وضع موجود ادامه میدهند، یا حرکت انسانیت به سوی تمدن و فرهنگ یگانه و جامعة یگانه است و همة اینها در آینده، رنگ خاص خود را خواهند باخت و به یک رنگ درخواهند آمد؟ استاد مطهری معتقدند: بنا بر نظریة «اصالت فطرت» و اینکه وجود اجتماعی انسان و زندگی اجتماعی او و بالاخره، روح جمعی جامعه وسیلهای است که فطرت نوعی انسان برای وصول به کمال نهایی خود انتخاب کرده است، باید گفت: جامعهها و تمدنها و فرهنگها به سوی یگانه شدن، متحدالشکل شدن و در نهایت امر، در یکدیگر ادغام شدن سیر میکنند و آیندة جوامع انسانی جامعة جهانی واحد تکاملیافته است (همان، ص 362).
با توجه به این نکات، اگر بخواهیم نظریة «تکامل تاریخ» استاد مطهری و معیارهای تکامل ایشان را بر این مبنا (عدم وجود حقیقی جامعه) تحلیل کنیم، تحلیل آن اینگونه خواهد بود که میتوانیم مدعی شویم: در مقاطعی از تاریخ، در یک یا چند جامعه فضای عمومی جامعه، که ناشی از نگاههای عموم افراد جامعه است و بر رفتارهای افراد هم تأثیرگذار است، به سمت وابستگی به ایمان و ایدئولوژی پیش رفته و منجر به رشد آگاهی یا آزادی در جامعه و یا بهتعبیر دیگر، در افراد جامعه شده است."