چکیده:
مسئلة رابطة صفات با ذات الهی از مسائل بسیار مهم خداشناسی در علم کلام و فلسفه است. پرسش این است که آیا صفات حقیقی خداوند عین ذات اویند یا زاید بر ذات او؟ در میان اهل سنت، اشاعره معتقدند صفات خداوند زاید بر ذات اوست، درحالیکه معتزله، ذات را نایب صفات، و آثار صفات کمالی را برای ذات ثابت میدانند. طرح این دو دیدگاه ناشی از ناتوانی در تصور صحیح دیدگاه عینیت است و از مهمترین لوازم فاسد آنها میتوان به لزوم خلو ذات الهی از صفات کمالی، محدودیت، امکان، تعدد قدما و... اشاره کرد. شیعیان امامی، فلاسفه، ماتریدیه و برخی از معتزله با رد دیدگاه زیادت و نیابت، به عینیت صفات کمالی حقیقی با ذات الهی معتقدند. صدرالمتألهین با الهام از آیات و روایات، ضمن تفسیر و اثبات عقلی دیدگاه عینیت، به نقد مهمترین ادلة فلاسفه نیز پرداخته است. این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی به تبیین رابطة صفات با ذات الهی با محوریت اندیشههای صدرالمتألهین میپردازد.
One of the most important theological issues in theology and philosophy is the question of relationship between divine attributes and essence. The question is whether real divine attributes are the same as His essence or added to it? Among Sunny scholars، Ash'arites believe that God's attributes are added to His essence while Mu'tazilites hold that essence is the representative of attributes and consider the effects of the attributes of perfection as constant for essence. Setting forth these two views is due to inability to perceive the view of identification correctly and it can be referred to the necessity of emptiness of divine essence from perfective attributes، limitation، possibility، and multiplicity of ancientness، etc، among most important defective requirements of these two views. Rejecting the view of addition and representation، Imamiyyah Shias، philosophers، Maturidies، and some of the Mu'tazilites believe in the sameness of real divine attributes with divine essence. Inspired by Quranic verses and traditions، the Leader of Theosophers، while interpreting and proving the view of identification intellectually، criticizes philosophers' most important proofs. Using a descriptive-analytical method، the present paper elaborates on the relationship between divine attributes and essence، based on the Leader of Theosophers' thoughts.
خلاصه ماشینی:
"ک: شهرستانی، 1364، ج1، ص82؛ جرجانی، 1325ق، ج8، ص44؛ تفتازانی، 1409ق، ج 4، ص 72؛ عبدالجبار، 1422ق، ص 119؛ سبحانی، 1427، ج 2، ص 114)؛ ب) نیابت صفات از ذات الهی: گروهی از معتزله معتقدند از سویی صفات الهی زاید بر ذات او نیستند، و از سوی دیگر ذات خداوند سبحان فاقد آثار و کارکردهای صفات کمالی نیز نیست تا نقص در ذات الهی لازم آید، بلکه دیدگاه درست در نگاه آنها این است که کارکردها و آثار صفات الهی برای ذاتش ثابت و محقق است؛ اگرچه هیچگونه صفتی غیر از ذاتش برای او ثابت نیست.
ک: صدرالمتألهین، 1386، ص167؛ همو، 1378، ص36)؛ لکن توجه به این نکته بجاست که کاربرد اسم و صفت تابع قرارداد است و برهانبردار نیست؛ علاوه بر اینکه مطلب مزبور از خلط مفهوم با مصداق و سرایت دادن احکام مفهوم به مصداق ناشی شده است؛ زیرا تعدد ذات مأخوذ در اسمای الهی از سنخ تعدد مفهومی است، درحالیکه وحدت ذات الهی از سنخ مفاهیم نیست.
ک: سبحانی، 1426ق، ج 2، ص 33)؛ نکتة ششم اینکه منظور از عینیت صفات با ذات الهی در اندیشة صدرالمتألهین( این است که صفات حقیقی خداوند علاوه بر تغایر مفهومی و اتحاد مصداقی با ذات الهی با توضیحی که گذشت، وجودی جدا از وجود خدا ندارند؛ بلکه وجودشان عین وجود خداست، بهگونهایکه خداوند در عین بساطت و نفی هرگونه ترکیبی، به آنها متصف میگردد و صفات حقیقی از حاق وجودش انتزاع میشوند."