چکیده:
در دهه های اخیر، سیاست های آزادسازی مالی و تجاری مورد توجه اغلب کشورها قرار گرفته و نتایج مختلفی را برای آنها به دنبال داشته است . به همین منظور در این تحقیق به دنبال بررسی تاثیر آزادسازی مالی و تجاری بر نوسان تولید در اقتصاد ایران با استفاده از الگوی خودرگرسیونی با وقفه های توزیعی (ARDL) برای دوره زمانی ١٣٤٩ تا ١٣٨٦ هستیم .نتایج نشان می دهد، در مدل نفتی ، آزادسازی تجاری تاثیر مثبت و معنادار و آزادسازی مالی تاثیر منفی و بی معنا بر نوسان تولید دارد. در مدل غیرنفتی نیز، هر دو متغیر تاثیر مثبت و معناداری بر نوسان تولید دارد. همچنین وجود رابطه بلندمدت بین متغیرها تایید می شود. مقدار ضریب تصحیح خطا نیز برابر با ٠/٤٩- به دست آمده است که میزان تعدیل به سمت مقادیر تعادلی را در بلندمدت نشان می دهد. آزمون - های ثبات ساختاری نیز گویای استحکام مدل طی دوره زمانی مورد نظر است .
خلاصه ماشینی:
به همین منظور در این تحقیق به دنبال بررسی تأثیر آزادسازی مالی و تجاری بر نوسان تولید در اقتصاد ایران با استفاده از الگوی خودرگرسیونی با وقفه های توزیعی (ARDL) برای دوره زمانی ١٣٤٩ تا ١٣٨٦ هستیم .
هرچند، شواهد موجود براساس مطالعاتی است که از مدل های رگرسیونی متنوع ، نمونه های مختلف کشورها و دوره های زمانی گوناگون استفاده کرده اند، اما این نتیجه به دست آمده است که رابطه تجربی سیستماتیکی بین آزادسازی مالی و نوسان تولید وجود ندارد.
کـازرونی (١٣٨٢)، در مطالعه ای در مورد ایران برای بازه زمانی ١٣٧٥-١٣٣٨، با استفاده از آزمون هـم گرایـی جوهانسـون نشان داد که وجود رابطه بلندمدت بین توسعه مالی و رشد اقتصادی تأییـد مـی شـود، امـا بـه لحـاظ آماری معنادار نیست .
٣-٢- مطالعات خارجی نتایج مطالعه کریستوپولوس و تسیوناس ١ (٢٠٠٤)، برای ١٠ کشور درحال توسعه در بازه زمانی ٢٠٠٠– ١٩٧٠، با استفاده از روش OLS کاملا تعدیل شده ، نشان داد، وجود رابطه علیت و بلندمدت یک - طرفه از توسعه مالی به رشد اقتصادی مورد تأیید است .
٢- آزادسازی مالی نوسان رشد را در کشورهایی 1- Christopoulos and Tsionas 2- McCaig and Stengos 3- Generalized Method of Moments 4- Liu and Hsu 5- Hao 6- Maria Bejan 7- Abu-Bader and Abu-Qarn 8- César Calderóna nd and Klaus Schmidt-Hebbel با نسبت (بدهی - دارایی ) اندک ، افزایش می دهد.
با مقایسه مقدار آماره به دست آمده از آزمون دیکی - فولر تعمیم یافته با مقادیر بحرانی در سطوح مختلف درمی یابیم که در مدل نفتی ، متغیرهای نوسان تولید و آزادسازی مالی پایا در سطح یا (٠)I هستند و متغیر آزادسازی تجاری پایا از درجه دو یا (٢)I است .