چکیده:
کلام سیاسی یکی از حوزههای مطالعاتی اندیشه سیاسی اسلام
میباشد. هر چند کلام سیاسی در میراث سیاسی مسلمانان رشته
مستقلی همچون فلسفه سیاسی نبوده، اما با توجه به دیدگاه اعتقادی
شیعیان به مسأله امامت به عنوان یک اصل اعتقادی، متکلمان برجسته
شیعی آثار بسیار متعدد و ارزشمندی تألیف کردهاند. در کلام اهل سنت
نیز این مباحث یا مستقلا یا به منظور رد دیدگاههای مخالفان مطرح
شده است. مقاله حاضر سعی دارد ضمن بررسی و معرفی مهمترین
گرایشهای کلام سیاسی در دوره اسلامی، روشهای گونههای مختلف
کلام سیاسی مسلمانان را در قالب فرقهها و مذاهب خوارج، اهل سنت
و شیعه مورد بررسی قرار دهد.
خلاصه ماشینی:
"اما نکتهای که توجه بدان حایز اهمیت است این که تمامی مباحث کلام سیاسی به رغم ارتباط با آموزههای اعتقادی - ایمانی، لزوما جزو آن دسته از مباحث کلامی نیستند که اختلاف یا عدم پذیرش آنها موجب خروج از آیین و اعتقاد صحیح گردد.
در واقع تنها در روزگار اخیر است که برخی از محققان4 همانند جهاد تقی صادق و علی اصغر حلبی به منظور طبقهبندی گونههای مختلف اندیشه سیاسی اسلام نوعی از تفکر سیاسی را که در کلام اسلامی در باب مباحث سیاسی مطرح شده است، به عنوان کلام سیاسی نام گذاری کردهاند.
همچنین، هر چند مکاتب مختلف کلامی به پیگیری مباحث کلام سیاسی در متون کلامی خویش پرداختهاند، اما در میان این مکاتب نظر به اهتمام شیعیان به مسأله امامت و رهبری جامعه اسلامی و اتخاذ آن به عنوان یک اصل اعتقادی، مباحث کلام سیاسی را در این مکتب کلامی به صورت مبسوطتری میتوان یافت.
هر چند جز دو سه سده نخست خوارج رونق نیافتند، اما در عصر جدید دیدگاه خوارج در اعتقاد به نوعی دموکراسی فراگیر و افراطی که به برابری تمامی مسلمانان در امر حکومت معتقد بود و نیز آنارشیسم، مورد توجه برخی محققان تاریخ اسلام و به ویژه خاورشناسان قرار گرفته است.
قاضی عبد الجبار معتزلی در اهمیت این اصل به قیام امام حسین علیهالسلام اشاره میکند و میگوید: و به این خاطر است که به حسین بن علی علیهالسلام بر دیگر امم مباهات می کنیم و میگوییم که از فرزندان پیامبر گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم جز سبط واحدی نمانده بود، اما امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکرد تا در این راه جان خود را نثار نمود."