چکیده:
در سیاست بین الملل، جهت گیری سیاست خارجی دولت ها به میزان قابل توجهی تحت تاثیر عوامل ثابت و متغیر موجود در خمیرمایه ژئوپلیتیک کشورها است. نگارندگان با الهام گیری از مقوله های سه گانه سیاست خارجی (جهت گیری، نقش ملی و هدف ها)، کوشش می کنند تا تاثیر عوامل متغیر در تعیین سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را در دوره زمانی 1357تا1384 بیان کنند. همچنین، با استفاده از مقوله قدرت ملی در ژئوپلیتیک، کوشش می کنند نشان دهند چرا دوره های زمانی گوناگون به همراه گفتمان های متمایز، بر سیاست خارجی ایران در سال های 1357تا1384، حاکم بوده است. درواقع، به نظرمی رسد، عوامل متغیر تعیین کننده سیاست خارجی، تغییرات کیفی موجود در سیاست خارجی ایران پساانقلاب را توجیه می کنند.
خلاصه ماشینی:
از جنبۀ پیشینۀ پژوهش ، در نوشتارهای رحیمی (١٣٧٦)، طباطبـائی شـفیعی (١٣٦٢)، رضـایی (١٣٧٦)، ببری گنبد (١٣٨٦)، تاجیک (١٣٨٣)، یعقوبی (١٣٨٧)، حـاجی یوسـفی (١٣٨٤)، رنجبـر (١٣٨٣)، معبـادی (١٣٨٥)، صــدقی (١٣٨٦)، مجــرد (١٣٨٦)، تاجیــک (١٣٨٢)، رمضــانی (١٣٨٠)، ســریع القلــم (١٣٧٩)، ازغندی (١٣٨١)، قوام (١٣٨٩)، ویژگی های سیاست خارجی ایران بررسی شده اسـت ؛ امـا، تـأثیر عوامـل متغیر در تعیین سیاست خارجی ایران را وجهه نظر قرار نداده اند.
به تدریج اسلام گرایان رادیکال به دلایلی که عمدتا جامعه شناختی است بـر سـایر نیروهـای حاضـر در انقلاب ایران غلبه یافتند و گفتمان ها و گفتارهای آنان را یکپارچه ساختند و بیان داشتند که دین اسـلام و مذهب تشیع نه تنها واجد همه ویژگی های آن هاست بلکه بر آن ها برتری نیز دارد و همـین امـر سـبب شـد که ازیک سو، واژگان نوپیدای اسلامی فضای تصوری و مفهومی سیاست خـارجی برآمـده از انقـلاب را تغییر صوری دهد؛ و از دیگر سو، با توجه به حمایت های شـدید و همـه جانبـه مـردم و رهبـران انقلابـی از درون مایه های دینی حرکت انقلابی ، سایر گفتارهـای انقلابـی در گفتمـان نوپیـدایی مضـمحل شـوند کـه ترکیبی و تلفیقی بودند.