چکیده:
این مقاله به بررسی میزان مشارکت اجتماعی جوانان 29-18 سال شهر بم بعد از وقوع زلزله 5 دی ماه 1382 و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن میپردازد. روش پژوهش، پیمایش و مصاحبه حضوری مبتنی بر پرسشنامه میباشد. در این تحقیق، به وسیله نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای و نمونهگیری تصادفی ساده با 400 نفر از جوانان 29-18 سال شهر بم مصاحبه شده است. چهارچوب نظری غالب در پژوهش حاضر تاکید بر مکتب نوسازی است و از نظریات جامعه شناسانی چون لرنر، اینگلهارت، هانتیگتون، لیپست، آلموند و پاول، راجرز و کولین استفاده شده است. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان میدهد که متغیرهای احساس تعلق اجتماعی، رضایت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، میزان استفاده از رسانهها، مسؤولیت پذیری اجتماعی و عضویت داوطلبانه در نهادهای اجتماعی رابطه مثبت و مستقیمی با میزان مشارکت اجتماعی جوانان دارند. و متغیرهای سن، تحصیلات، تقدیرگرایی، تأثیرپذیری از روابط خویشاوندی، آزادی اجتماعی و مدت زمان سکونت در محل رابطه معناداری با میزان مشارکت اجتماعی جوانان ندارند. از سوی دیگر بین میزان مشارکت اجتماعی جوانان در دو گروه مجرد و متأهل تفاوت معناداری وجود ندارد اما بین میزان مشارکت اجتماعی جوانان در دو گروه زنان و مردان و همچنین در گروههای مختلف دانشجویی، دانشآموزی، زنان خانه دار، شاغلین و بیکاران تفاوت معناداری وجود دارد.
خلاصه ماشینی:
"جوانان شهر ایلام در فعالیتهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی 1 » به انجام رسانده است و نتایج تحقیق وی نشان می دهد که بین متغیرهای جنس، سن، تحصیلات، شغل، مدت سکونت، سنتگرایی، احساس تعلق اجتماعی، احساس مالکیت بر محیط شهری، رضایت از خدمات شهری، عضویت در تشکل ها با میزان مشارکت اجتماعی، سیاسی و فرهنگی رابطه معناداری وجود دارد و همه فرضیات تحقیق تأیید میشوند.
در بخش پایانی تحقیق نیز به بررسی معادله رگرسیونی پرداخته شد که از روش Enter استفاده شد و در آن پس از ورود کلیه متغیرهای مستقل تأثیرگذار بر متغیر وابسته به معادله رگرسیونی، متغیرهای تاثیرپذیری از روابط خویشاوندی، تقدیرگرایی، آزادی اجتماعی، میزان استفاده از رسانهها، تعلق اجتماعی، سن، وضعیت تأهل، وضعیت فعالیت و سطح تحصیلات رابطه معناداری با متغیر وابسته میزان مشارکت اجتماعی نداشتند لذا از معادله رگرسیونی خارج شده و مجددا با سایر متغیرها معادله گرفته شد و مقدار ضریب تعیین(21 = 2R) نشان داد که سایر متغیرهای پژوهش (عضویت داوطلبانه در نهادهای اجتماعی، رضایت اجتماعی، مسؤولیت پذیری اجتماعی، اعتماد اجتماعی و جنسیت) به ازای 21 درصد توانستند مقدار Y (میزان مشارکت اجتماعی) را توضیح دهند و تبیین کنند و 79 درصد نیز به عوامل دیگری وابسته بود که در این پژوهش مورد بررسی قرار نگرفت.
این عامل به دنبال متغیر «اعتماد اجتماعی» بیشترین تأثیر را دارد لذا خود نتیجه بسیار با اهمیتی را در اختیار قرار میدهد و آن اینکه برای جلب اعتماد اجتماعی جوانان راهکار مناسب مشارکت دادن آنان در تصمیمگیریها بجای اخذ تصمیمات یکسویه از سوی مسؤولین است و این امر میسر نمیباشد مگر با افزایش امکان «عضویت داوطلبانه در نهادهای اجتماعی»."