چکیده:
در داستان های منثور عامیانه ، زنان نقش هایی گوناگون برعهده دارند. در مقایسه با نقش منفعل و تزیینی زن در ادبیات رسمی و غنـایی ؛ نقـش زنـده ، پویـا ، اثرگـذار و گـاه محـوری زن در قصه های عامیانه تامل برانگیز است . زنان فعال با شخصیت مثبتشان ، آغازگر عشـق ، عیارپیشـه ، یاور قهرمان ، پاسدار آزادی و آبروی خویش ، جنگجو، طبیب و پرستار قهرمان ، مخالف ازدواج اجباری، ثابت قدم در عشق ، اهل مکر زنانه ، فداکار، مهربان ، خردمند، گره گشا، رایزن قهرمان و اهل عیش نهانیاند. اما زنان فعال با شخصیت منفیشان ، حیله گر، جادوگر، بدانـدیش ، بـدکار ، زشت روی، خائن ، حسود و ازنظر اخلاقی فاسد و تباه اند. زنان منفعل - که بـه منزلـه جـایزه ای برای پهلوان هسـتند - سـاده دل ، معشـوق یـا همسـر محـض ، تسـلیم دربرابـر چندهمسـری و ستم دیده اند. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، انواع نقش آفرینی زنان فعال و منفعـل را در ٢٢ داستان عامیانه بلند و مشهور بررسی و تحلیل میکند.
Women in the prose folk tales have various roles. In contrast to the position of women in official and lyric literature، the living، dynamic، influential and basic role of them in folk tales is noteworthy. Active women with positive character are the initiator of love، heroe’s helper، protector of their freedom and dignity، warrior، heroe’s physician and nurse، against the mandatory marriages، consistent in love، sly، devoted، kind، intelligent and advisor. Women with negative character are sly، witches، malicious، wicked، evil، treacherous، envious and corrupt. Passive women are as a reward for the hero، unsophisticated، beloved or spouse، agree with polygamy and oppressed. This descriptive-analytical paper cheks twenty-two long famouse folk stories and analyzes the popular types of active and passive women''s role in them.
خلاصه ماشینی:
"٣. جامعه آماری در این مقاله ، ٢٢ داستان عامیانه بلند و مشهور بررسـی شـده اسـت : ابومسـلم نامـه ، اسـکندر و عیاران ، اسکندرنامه منثور، امیرارسلان نامدار، بدیع الملک و بدیع الجمال ، بوستان خیال ، جنیدنامـه ، حسین کرد شبستری، حمزه نامه ، خاور و باختر، خاورنامـه ، خسـرو دیـوزاد، داراب نامـه بیغمـی، رستم نامه ، سندبادنامه ، شاهزاده شیرویه ، شاهزاده هرمز، فیروزشاه نامـه ، قهرمـان قاتـل ، مختارنامـه ، ملک جمشید و نوش آفرین نامه .
در داستان های دیگر برخی دختران نقش هدیه / جایزه را برای قهرمان ایفا میکنند: بوستان خیال : ملکه بینظیر (٢) و خورشیدطلعت (١١٩)؛ حسین کرد شبستری: دختران عبید، گلفام دختر پادشاه سجستان و دختر خسروخان (٣٩٩)، دختران والی بصره و عزیـز مصـر (٤٢٣)؛ شـاهزاده هرمـز : حسـنا خـواهر فیـروزشـاه (١٥)؛ نـوش آفـرین نامـه : میمونه خاتون دختر پادشاه (١٥٤)؛ اسکندر و عیاران : دختر جمشیدشاه ؛ ابومسلم نامه : دختـر وغرخان (٤/ ٤٧٣).
آن هـا قربانیـان جنـگ ، هوسرانی مردان و ناامنی جامعه اند و بیدفاع و آسیب پذیر؛ اما نکته تأمل برانگیـز و اسـفناک در این داستان ها، تجاوز به حقوق و عصمت زنان توسط قهرمان است کـه ازنگـاه راوی ، اقـدامی عادی، قهرمانانه ، انتقام جویانه و قابل دفاع جلوه میکند و قهرمان اجازه دارد به ناموس پادشـاه یا شخص شکست خورده و ضعیف تجاوز کند."