چکیده:
اندیشه سیاسی در دوره اسلامی فرهنگ ایران، در سه شاخه ی اساسی به اوج بالندگی رسید.
سیاستنامه نویسی، فلسفه سیاسی و شریعتنامه نویسی. اگر فارابی را موسس فلسفه اسلامی بدانیم،
ب یتردید خواجه نظام الملک طوسی با سیرالملوک و امام محمد غزالی با نصیحه الملوک سرآمد
سیاستنامه نویسان بوده اند و در سیر تطورات اندیشه سیاسی، سیاستنامه نویسی را به مهم ترین جریان
اندیشه سیاسی در ایران پس از اسلام تبدیل کرده اند و نکته اینجاست که سیاست نامه ها، تداوم
اندرزنامه نویسی ایران پیش از اسلام به ویژه در دوره ساسانیان است. هدف این مقاله با روش تطبیقی،
مقایسه میان دو اثر دو سیاستنامه نویس برجسته این دوره یعنی خواجه نظام الملک طوسی و امام محمد
غزالی است که به مفاهیم عینی و بیرونی نظر داشته و خواهان کسب و حفظ قدرت سیاسی بوده اند.
Political thought in the Islamic period of Iranian culture reached to its
culmination in three branches: Policy Letter writing, Political Philosophy and
Sharaye Writing. If one considers Farabi as the founder of political philosophy,
then, there is no doubt that Khwaja Nzam-al-Mulk Tusi with Siyar-al-Muluk
and Imam Mohammad Ghazali with Nsyhat-al-Muluk are regarded as the
masters of policy letter writhers and in the course of political thinking
developments have made the policy letter writhing as the most important
current of political thought in the post-Islamic, Iran. However, the point is that
the policy letters are regarded as the continuation of the advice letter writing in
the pre-Islamic Iran, especially in the Sassanids period. The article aims, by
applying a comparative method, to compare between the works of the two
eminent policy letter writers of that periods Khwaja Nzam-al- Mulk Tusi and
Imam Mohammad Ghazali and considers their objective views on how to gain
and maintain political power.
خلاصه ماشینی:
اگر فارابی را مؤسس فلسفه اسلامی بدانیم ، بی تردید خواجه نظام الملک طوسی با سیرالملوک و امام محمد غزالی با نصیحه الملوک سرآمد سیاستنامه نویسان بوده اند و در سیر تطورات اندیشه سیاسی ، سیاستنامه نویسی را به مهم ترین جریان اندیشه سیاسی در ایران پس از اسلام تبدیل کرده اند و نکته اینجاست که سیاست نامه ها، تداوم اندرزنامه نویسی ایران پیش از اسلام به ویژه در دوره ساسانیان است .
هدف این مقاله با روش تطبیقی ، مقایسه میان دو اثر دو سیاستنامه نویس برجسته این دوره یعنی خواجه نظام الملک طوسی و امام محمد غزالی است که به مفاهیم عینی و بیرونی نظر داشته و خواهان کسب و حفظ قدرت سیاسی بوده اند.
یک جنبه از اندیـشه ی سیاسـی مـسلمانان هـست کـه بـه کلـی تـصویری دیگرگون از رابطه ی بین حکومت کنندگان و اتباع حکومت ارائه می کند و نبایـد آن را ناگفتـه گذاشـت و این تصویری است که در نوعی از متون ، مشهور به اندرزنامه و نصیحت الملوک که به قلم نـوابغی چـون غزالی و خواجه نصیرالدین طوسی و سیاستمدارانی چـون نظـام الملـک نوشـته شـده ، جلـوه گـر اسـت و نظریه ای راجع به پادشاهی در آن مطرح شده که به روشنی متأثر از عقاید و آراء ایرانیان پیش از اسـلام راجع به حکومت است هر چند که به هیأت مناسب اسلامی آراسته شده است .