چکیده:
بحث و پژوهش در زمینة منافع اقتصادی ازدواج بخشی از مطالعات حوزة اقتصاد خانواده است. در این مقاله به بررسی منافع اقتصادی ازدواج به صورت افزایش درآمد زوجین پرداخته شده و فرضیة اصلی مبتنی بر آن موسوم است به «اثر بهرهوری متقاطع». بر پایة این فرضیه، سرمایة انسانی بهویژه آموزش یکی از زوجین اثر مثبت در سطح درآمد همسر او دارد. شواهد بهدستآمده از شهر تهران در این مطالعه حاکی از آن است که اثر بهرهوری متقاطع برای هر دوی زوجین وجود دارد، در حالی که در مطالعات خارجی غالبا این ارتباط از زنان به سوی مردان برقرار است. نتایج نشان میدهد یک سال افزایش آموزش زنان به طور متوسط به افزایش درآمد شوهران آنها به میزان 85/2 درصد میانجامد. در حالی که یک سال افزایش آموزش مردان درآمد همسران آنها را به طور متوسط 3 درصد افزایش میدهد. مکملبودن آموزش زوجین از دیگر یافتههای این مطالعه است.
Researching on the economic gains of marriage is one of the fields in family economics studies. Accordingly، the aim of this paper is to investigate marriage gains as couples' income increases while the main hypothesis is based on cross-productivity effect. The resulted evidence from families of Tehran suggests that the cross-productivity effect exists for both of spouses whereas this effect is active only from wives to their husbands in foreign studies. The results show that one year increase in wives' education leads to (in average) 2.85% increase in their husbands' income and one year increase in husbands' education brings about (in average) 3% increase in their wives' income. Hence، men and women are complement of each other.
خلاصه ماشینی:
"به منظور بررسی موضوع مورد مطالعه ، بخش های مختلف مقاله بدین ترتیـب تـدوین مییابد: در بخش دوم ادبیات مربوط به موضوع مطرح میشود؛ در بخش سـوم برخـی از نتایج به دست آمده توسط سایر محققان به اجمال معرفی میشود تـا شـناختی از شـواهد موجود حاصل آید؛ در بخش چهارم چهارچوبی نظری، که درآمـد زوجـین را بـه عوامـل درآمدزای آن ها مرتبط میسازد، ارائه میشود تا چگونگی نافع بـودن ازدواج توضـیح داده شود؛ بخش پنجم به معرفی نمونۀ مورد استفاده برای آزمون فرضـیه و ارائـۀ یافتـه هـا از شهر تهران اختصاص دارد؛ و بخش ششم نتیجه گیری است .
از چند دهۀ پیش ، اقتصاددانان فعال در حوزة بـازار کار فرضیه های مختلفی دربارة دلایل وجـود اخـتلاف در دسـتمزدها و درآمـدهای افـراد متأهل و مجرد مطرح ساخته اند که در ذیل مرور میشود: تخصصیشدن ١: یکی از فرضیه های تبیین کننـدة نحـوة اثرگـذاری ازدواج بـر درآمـد مردان این است که تشکیل خانواده باعث تخصصیشدن مـردان در بـازار کـار و زنـان در تولید خانگی میشود.
با توجه به شواهد به دست آمده از شهر تهران ، مـیتـوان چنـین اظهـارنظر نمـود کـه خانواده زمینه ای را برای مرد و زن فراهم میکند تا سرمایۀ انسـانی آن هـا در تعامـل بـا یکدیگر قرار گیرد، بر بهره وری زوجین افزوده شود، و این افـزایش بهـره وری بـه ارتقـای سطح درآمد هر دو منجر میگردد.
ایـن فرضـیه چنـین ادعا میکند که خانواده واحد و محفلی است که در آن سرمایۀ انسانی زوجین بـه خصـوص آموزش آن ها در تعامل با هم قرار میگیرد و همین امر راهی برای ارتقای سطح بهره وری و درآمد آن ها میگشاید، در حالی که برای افراد مجرد چنین فرصتی وجود ندارد."