چکیده:
شاعران و عارفان ،به لحاظ برخورداری از پشتوانه ی غنی فرهنگی –ادبی و بـرای اجتناب از تکرارو ملال آوری کلام و همچنین برای اظهار فضل ، برای بیان مطالب و مافی الضمیر خود از مضامین گوناگونی بهره میبرند. یکی از این مضامین –که با قید احتیاط میتوان گفت که ریشه در فرهنـگ کهـن ایرانـی دارد-اسـتفاده از اصطلاحات بازی شطرنج است . بسامد استخدام و مضمون آفرینی با این بازی، در قرن های ششم تا نهم –که در سبک شناسی مقارن با سبک آذربایجـانی و عراقـی است -بستر مناسبی برای عرضه ی ظرایف و دقایق این بازی بوده است .نوشـته ی حاضر بر آن است تا با بازخوانی دقیق آثار بزرگان شعرو عرفان ، به تحلیل روش درست این بازی و پیچیدگیهاو ظرایف آن بپردازد. حاصل پژوهش نشان می دهد که در سبک آذربایجانی، بیش از سبک عراقی بـه جزییـات و دقـایق ایـن بـازی پرداخته شده است ؛ دقایقی که شاید در طول تاریخ ادبیات بیسابقه باشد. ضـمنا در این میان ، مولوی و خاقانی از این جهت ، یک سرو گردن بالاترند.
خلاصه ماشینی:
"شاه (Shah/ King) «شاه »، در صفحه ی شطرنج با ارزش ترین مهره است ؛ در واقع ، وجـود شـاه شـرط لازم برای ادامه ی بازی است ؛ چراکه اگر همه ی مهره ها وجود داشته باشد، ولـی شـاه ، مـات شود، بازی تمام میشود: نطع را اسب و پیاده رخ و پیـل و فـرزین همــه هیچنــد شــما قبلــه رخ شــاه کنیــد (سنایی، ١٠٩:١٣٦٢) چون وصال یار نبود گو دل و جانم مباش چون شه و فرزین نباشدخاک برسر فیل را (همان :٢٠١) در ادبیات عرفانی، از شطرنج برای بیان اندیشه های بلند عرفانی و اخلاقی اسـتفاده شده است ؛ صفحه ی شطرنج را با تمام مهره هایش ، نماد جهـان و شـاه شـطرنج را نمـاد پروردگار متعال قلمداد کرده اند: برد و ماندی هست آخر تا کـی مانـد کـی بـرد ور نه این شطرنج عالم چیست باجنگ وجهاد؟ شاه گوید مر شما را ازمن است این باد و بـود گر نباشد سایه ی مـن بـود جملـه گشـت بـاد اسـب را قیمـت نمانـد پیـل چـون پشـه شـود خانه ها ویرانه هـا گـردد چـو شـهر قـوم عـاد اندر این شطرنج برد و ماند یک سـان شـد مـرا تا بدیدم کاین هزاران لعب یک کس مـی نهـاد در نجاتش مات هست وهست در ماتش نجات زان نظر ماتیم ای شـه آن نظـر بـر مـات بـاد (مولوی،٢٠١:١٣٨٧) شاه ، به تنهایی هیچ قدرتی غیر از رهبری مهره ها ندارد و حتی موقعی که تهدید شود، قدرت دفاع از خود را ندارد و سعی در گریز دارد؛ عبارت «خانـه خانـه » در بیـت زیـر، اشاره به حرکت شاه دارد که فقط میتواند یک خانه به دو طرف حرکت کند: زهی شهی که شهان بر بسـاط شـطرنجت به خانه خانه دوند از گریز خانه مـات (مولوی،١٠٢:١٣٨٧) اصطلاحات «شاه گفتن »، «شاه خواندن » و«شه شه گفتن »، هر سـه بـه معنـی تهدیـد مهره ی شاه است که در شطرنج امروزی بدان «کیش » می گویند."