چکیده:
در بین متفکران یهودی و مسلمان گرایشی وجود دارد که بر بسندگی کتاب مقدس و قرآن تأکید دارند و سنت را به طور کلی یا سنت به مثابه مرجع معتبر و مقدس را انکار میکنند.از منکران سنت در یهودیت، با عنوان قارئون و از منکران سنت در اسلام با عنوان قرآنیون یاد میشود. در این مقاله، علاوه بر بررسی علل و زمینههای طرح این دیدگاه در یهودیت و اسلام، به بیان شباهتها و تفاوتهای آن دو پرداخته خواهد شد. با در نظر گرفتن تعریفی که از سنت به دست دادهاند، دغدغه یا مسأله اصلی و به عبارت دیگر، رخنه معرفتی، مبانی یا پیش فرضها، ادله، رویکرد یا رهیافت و نحوه تقرب آنان به موضوع میتوان به ظاهری یا واقعی بودن شباهتها یا تفاوتها پی برد. به نظر میرسد که شباهتهای غیر قابل انکاری بین منکران سنت در یهودیت و اسلام وجود دارد و حتی اگر دغدغه و مبنای متفاوتی داشته باشند، پیامدهای نظری و عملی یکسانی در پی دارند.
خلاصه ماشینی:
مقایسه مبانی انکار سنت در یهودیت و اسلام رضا گندمی نصرآبادی 1 چکیده در بین متفکران یهودی و مسلمان گرایشی وجود دارد که بر بسندگی کتاب مقدس و قرآن تأکید دارند و سنت را به طور کلی یا سنت به مثابه مرجع معتبر و مقدس را انکار میکنند.
مقاله «منازعات در باب جایگاه حدیث در اسلام»، از احتمال تأثیرپذیری مسلمانان از یهودیان در این خصوص سخن گفته و معتقد است که رویدادهایی مشابه در صدر اسلام این فرض را تأیید میکند؛ 1 برای نمونه، گفته شده است: هنگامی که شمار احادیث، در زمان عمر در حال افزایش بود، احادیث را نزد او بردند.
از نظر آنها در اعتبار قایل شدن برای میشنا و تلمود شفاهی یک نوع گرایش حلولی نهفته است؛ به این معنا که خداوند در حاخامها حلول کرده و در نتیجه، اجتهاد آنها با وحی هم وزن و یکسان شده است.
ناگفته نماند که قارئون سنت یا گرایش تفسیری خاص خود را داشتند، ولی هیچ گاه به سان حاخامها برای تفاسیر خود تقدس و حجیت قایل نبودند؛ برای نمونه، عنان بن داود، مؤسس فرقه قرائیمی، خطاب به شاگردش بر این نکته تأکید داشت که: در کتاب مقدس تأمل و جست و جو کن و به نظر من بسنده نکن.
_ قرآنیون یکی از دلایل بیاعتنایی خود را به سنت و احادیث ورود اسرائیلیات و نیز جعل و دس حدیث میدانند؛ در حالی که قارئون تحت تأثیر معتزله در عالم اسلام بودند.