چکیده:
ابوالفرج رونی از پیشگامان تغییر سبک شعر فارسی از خراسانی به عراقی است. او با روحیه مبتکرانه خود دست به ابداع و نوآوری های بسیاری زده است که سبک شعری او را از دیگر معاصرانش متمایز کرده است. ابوالمعالی نصرالله منشی نیز آفریدگار نثر فنی و آراسته فارسی و خالق کلیله و دمنهبهرامشاه است که آن چنان که خود او گفته، «تا زبان پارسی میان مردمان متداول است به هیچ تاویل مهجور نگردد». در این مقاله سعی شده است به جنبه هایی از اثرپذیری کلیله و دمنه از دیوان ابوالفرج اشاره شود.
نصرالله منشی تاثیرات بسیاری را در وجوه مختلف از واژگان، ترکیبات، تعبیرات و آرایه های ادبی از ابوالفرج پذیرفته است و مصراع ها و ابیات بسیاری از او را به صورت تضمین یا درج در نثر خود آورده است، این اثرپذیری از سویی می تواند جایگاه شایسته ابوالفرج را در گستره ادب فارسی نشان دهد و از سویی دیگر بیانگر تسلط نصرالله منشی بر دیوان شاعر هم عصرش ابوالفرج رونی است.
As industrygrowth has made many effects on urbanization of industrial societies and modernization it can bring changes in culture and art of these societies. One of the most important industries in our country is oil industry since it was the inception of economic and political focus. This industry growth in the south has made a great impact on life style of the people living in the south of the country.The purpose of this paper based on the works of three writers from the south of the country will examine the sociological style approach used by them. This study has shown that، SadeghChubak and EbrahimGolestan who worked for oil ministry have been less affected by their job in oil industry than Ahmad Mahmood. It may be due to the fact that Ahmad Mahmood has been living in south، while the other two writers have not been living there. Another reason for the attention of Golestan and Chubak was the kind of technique and style that they used to tell their stories; however، Ahmad Mahmud as a realistic writer has more reflected the real life of people in the south.
خلاصه ماشینی:
"نصرالله منشی تأثیرات بسیاری را در وجوه مختلف از واژگان ، ترکیبات ، تعبیرات و آرایه های ادبی از ابوالفرج پذیرفته است و مصراع ها و ابیات بسیاری از او را به صورت تضمین یا درج در نثر خود آورده است ، این اثرپذیری از سویی می تواند جایگاه شایستة ابوالفرج را در گسترة ادب فارسی نشان دهد و از سویی دیگر بیانگر تسلط نصرالله منشی بر دیوان شاعر هم عصرش ابوالفرج رونی است .
در کلیله آمده است : «و در عمر ملک هزار سال بیفزود، و فرط خرد و کمال دانش او جهانیان را معلوم شد، و ذکر ملک و دولت او بر روی روزگار باقی ماند و به همة اقالیم عالم و آفاق و گیتی برسید و گفت : تا کمر صحبت میان طلبد کمرملک بر میان توباد» (منشی ، ١٣٨٣، ص ٤١٧) در این عبارت منشی ، بیت ابوالفرج (رونی ، ١٣٤٧، ص ٥٧) را با هدف تبیین و توضیح مطلب خود به کار برده است و در بیان ثبات و جاودانگی ممدوح و فرمانروایش از تابیدیه یکی از قصاید رونی استفاده می کند.
در جای دیگر منشی این بیت ابوالفرج نه مرا با تکاب تو پایاب نه مرا برگشاد تو جوشن (رونی ، ١٣٤٧، ص ١٢٣) را نیز با هنرنمایی و نکته پردازی ، برای تشبیه و تمثیل به کار می گیرد اما به جای حرف «با» در هر دو مصراع ، در کلیله و دمنه «بر» آمده است : « در این مراجعت مرا فایده ای نمانده است خود را دست دیت نمی بینم و سر و گردن فدای تیغ نمی توانم داشت ."