خلاصه ماشینی:
"بر نفس این عمل جز اینکه کتاب ایشان را از یکنواختی و یکدستی خارج کرده است،ایرادی نمیتوان گرفت اما سخن بر سر نکتهای دیگر است،نکتهای که در شناخت افکار مولانا و کمال مطلوب او از جدیترین مسائل است و بدون طرح و پاسخگویی به آن،هر تحقیقی در مورد مثنوی و مولوی نارسا خواهد بود،و آن شیوه،شرحی است که نویسندهء محترم بدان دست یازیدهاند،شیوهای که از طرف اکثر شارحین مثنوی مورد استفاده قرار گرفته و لازم است که در اینجا توضیحی دربارهء آن ذکر شود.
اگر ایشان برخی از موارد یاد شده را به عنوان اینکه مورد استفاده ضرب المثلی قرار گیرند پیشنهاد میکنند،باید گفت که استقصایشان کامل نبوده است و به عنوان نمونه میتوان موارد ذیل را نیز به این منظور پیشنهاد نمود: گفت پیغمبر هر آنکو سر نهفت زود گردد با مراد خویش جفت * حرف درویشان بدزدد مرد دون تا بخواند بر سلیمی زآن فسون * اول ای جان دفع شر موش کن و آنگه اندر جمع گندم کوش کن * سر بریدن واجب آید مرغ را کو به غیر وقت جنباند و را * کابله طرار شیر آوردهای بنگ وافیون هر دو با هم خوردهای * خویش را منصور حلاجی کنی آتشی در پنبهء یاران زنی * پس به یک سوزن تهی گردی زباد این چنین فربه تن عاقل مباد * جهد بیتوفیق خود کس را مباد در جهان و الله اعلم بالسداد این مثالها فقط از دفتر اول و سوم بود آن هم برای نمونه و گرنه ابیات مستعد این منظور بیش از اینهاست."