چکیده:
در شمارة قبل مولفههای پنجگانة «کنش اجتماعی» را برشمردیم و آشکار شد که توصیف و تبیین هر آنچه آدمها انجام میدهند، دربردارندة پاسخ به این پنج پرسش است؛ چه چیزی را، چه کسی، درچه موقعیتی (زمان ومکانی)، با چه وسیلهای، و با چه هدفی انجام داد.همچنین مشخص شد که اگرچه تبیین هر کنش اجتماعی متضمن پاسخ به پرسشهای بالاست، ولی تاکید متفاوت بر هر کدام از این مولفهها، تصویرهای متفاوتی از آن کنش اجتماعی پدید میآورد و بر این اساس، حتی تعریف کنش اجتماعی و ویژگیهای آن تغییر مییابد. همین موضوع یکی از بسترهای تنوع و تعدد نظریههای کنش اجتماعی است. این تصویرهای مختلف، آثار و نتایج «شناختی» و «ارزشی» متفاوتی دارند. بنابراین مقایسه و ارزیابی نظریههای کنش اجتماعی اهمیت زیادی دارد که این مقاله در ادامه به آن میپردازد
خلاصه ماشینی:
"مسئله این است که آیا گروهی از افراد در مجموع عقلانی عمل میکنند؟ آیا میتوان انتظار داشت که آنها بهطور روشمند دلایل خوبی برای بازنمودهای خود داشته باشند و اینکه آیا این بازنمودها بهلحاظ معرفتی درست یا موفقاند؟ بهلحاظ بعد اخلاقی ـ عملی قابل اعتماد و خردمندانهاند؟ آیا یک فرهنگ یا زیستجهان با ملاحظة مجموع ابعاد، معقول است؟ پرسش از عقلانیت زیستجهان است که در آن، نهتنها افراد بلکه جمعها نیز سهیماند.
آیا یک معیار واحد عقلانی برای داوری زیستجهانهای مختلف وجود دارد؟ این معیار کدام است؟ قضاوت دربارة جهانبینیها بر این مبنا که آیا مانع یا مشوق ذهنیت علمی هستند، یکجانبه است، ولی آنچه بهنظر میرسد خصوصیات غریب فرهنگ غرب را تشکیل میدهد، عقلانیت علمی آن نیست بلکه انگارهای از عقلانی شدن فرهنگی و اجتماعی است که به عقلانیت معرفتی ـ ابزاری امکان میدهد، سلطة یکجانبهای را نهتنها در رابطه با طبیعت، بلکه در رابطه با فهم ما از جهان و همچنین در کردارهای ارتباطی زندگی روزمرة ما اعمال کند.
کنش اظهاری به کنشگر منفرد و اعضای یک گروه مربوط نمیشود بلکه به مشارکتکنندگان در یک همکنشی اشاره دارد که برای یکدیگر به مثابه جمعی هستند که یکی میتواند در برابر دیگران خود خویشتن را به نمایش بگذارد یا به عبارتی حدیث نفس کند.
( ابتدا چنین بهنظر میرسد که فقط کنش غایتمند ظرفیت عقلانیت دارد ولی با تصریح پیشفرضهای وجودشناختی سایر کنشها پی میبریم که هرچه از اولی بهسمت آخری پیش میرویم، پیشفرضها پیچیدهتر میشوند و مضمون عقلانی شدن آنها قوت میگیرد؛ زیرا در هرسه مورد رابطة میان کنشگر و جهان، پذیرای ارزیابی عینی و انتقادی است."