چکیده:
براساس اختیار ظاهری نماینده، چنانچه بهرغم نبود نمایندگی، رفتار و گفتار اصیل سبب شود که ثالثی به نحو معقول و البته با حسن نیت به نتیجه برسد که وی به نماینده اعطای اختیار کرده است، اصیل در مقابل ثالث حق استناد به نبود رابطة نمایندگی را نخواهد داشت. این نوع از اختیار در اسناد بینالمللی و حقوق کشورهای مختلف به رسمیت شناخته شده است. در این تحقیق بررسی شده است که آیا در حقوق ایران نیز قانون گذاران مدنی و تجارت چنین مفهومی را میپذیرند یا خیر؟ نتیجة این پژوهش نشان میدهد بر خلاف حقوق مدنی، مبنای اصلی اختیار ظاهری نماینده، یعنی نظریة «اعتماد به ظاهر»، از مواد مختلفی در قوانین تجاری ایران استنباطشدنی است و استناد به اختیار ظاهری نماینده، نسبت به قراردادهای این حوزه اعمالشدنی به نظر میرسد.
According to the “apparent authority” of an agent، where the representation of the principal causes the third party reasonably and in good faith believe that the agent has the authority to act on behalf of the principal، the principal may not challenge the lack of authority of the agent. This kind of authority has been acknowledged in some national laws and international documents. What we are researching for in this paper is whether the Iranian civil and commercial codes have recognized this kind of apparent authority? Our research shows that unlike in the Civil Code، in Commercial Code of Iran "appearance of right" has been accepted in various provisions on which theory of apparent authority is based. Thus، it could be said that the apparent authority has a legal basis in the Iranian legal system.
خلاصه ماشینی:
در حقوق بسیاری از کشورها با توجه به اهمیت حمایت از شخص ثالث با حسن نیت و نیز به اقتضای اصل سرعت و اعتماد در تجارت ، اگر واقعا میـان اصـیل و نماینـده رابطه نمایندگی برقرار نباشد، اما رفتار یا گفتار اصیل سبب شود که شخص ثالث با حسن نیتـی بـه نحو معقول به این نتیجه برسد که نماینده از جانب اصیل دارای اختیار است ، فـرض مـیشـود کـه چنین رابطه ای میان اصیل و نماینده برقرار است و اصیل در مقابل ثالث حق استناد به عـدم وجـود رابطه نمایندگی را ندارد.
١. مفهوم اختیار ظاهری «اختیار ظاهری ١ یا آشکار٢» مربوط به زمانی است که رابطه حقوقی نمایندگی میان اصیل و نماینـده برقرار نبوده و یا عمل نماینده خارج از حدود اختیارات واقعیاش باشد، در این صورت ، اگر رفتار یا گفتار اصیل سبب شده باشد که شخص ثالث به طور معقولی به این نتیجه برسد کـه نماینـده ، بـه نمایندگی از اصیل عمل میکند، راجع به قراردادهایی که چنـین نماینـده ای بـا ثالـث منعقـد کـرده است ، اصیل در مقابل ثالث حق استناد به عدم وجود رابطه نماینـدگی را نخواهـد داشـت ( ,Kelly .
در اسناد بین المللی اشاره شده نیز توجه به حسن نیت و تأکید بر اجتناب از رفتار نامناسب ، بیان میکند که ظاهرا یکی از مبانی استوار این حکم ، حمایت از انتظارات معقول شـخص ثالـث اسـت ، لذا متناسب با همین دیدگاه است که در کنوانسیون و اصول قراردادهای تجاری بین المللـی اسـتناد ثالث بر معامله ای که نمایندة ظاهری انجام داده است ، حق است و الزامی بـرای وی در ایـن زمینـه وجود ندارد (٣٦٢.