چکیده:
نظریة دریافت در ایجاد آفرینش ادبی و خلق معنای جدید برای متن ، آزادی خاصی را به خواننده و دریافت کنندة متن می دهد.یک اثر ادبی در خلال تعامل خواننده یا خوانندگان مختلف است که شکل می گیرد و خوانندة یک اثر نه تنها از آن استفاده می - کند، بلکه نقش آفرینش هنری را ایفا می کند. بنابراین ، یک متن ممکن است به تعداد خوانندگانی که آن را مطالعه می کنند، با اختلاف شرایط و فرهنگ و موقعیت ، ابعاد مختلفی را دارا شود. با توجه به پیوند دو زبان و ادب فارسی و عربی ، شاعران فارسی همواره مورد توجه و بررسی پژوهشگران و ادیبان عربی بوده اند. از جملة این شاعران، حافظ شیرازی، شاعر بزرگ قرن هشتم است . در این پژوهش ، دریافت معنایی و زیبایی شناسی ادیب سوری ، محمد فراتی و ادیب مصری ، صلاح صاوی ، از هفتمین غزل حافظ به طور مقایسه ای مورد بررسی قرار گرفته است . نگارنده فراز و فرودهای دو دریافت را مورد بررسی و مقایسه قرار داده و نتیجة حاصل بیانگر این است که دریافت های دو ادیب از شعر حافظ در بیشتر ابیات و مفاهیم متفاوت بوده و در بسیاری از مواضع ، دریافت آنان از بعضی واژگان با برداشت نگارنده در تقابل است ؛ اما در دریافت زیبایی شناسی از غزل حافظ موفق تر بوده اند.
خلاصه ماشینی:
"٢-٢- بررسی دریافت فراتی و صاوی از هفتمین غزل دیوان حافظ ١-صوفی بیا که آینه صافیست جام را تا بنگری صفای می لعـــــل فـــــــام را ٢-راز درون پرده ز رندان مست پــرس کاین حال نیست زاهـــــد عالی مقام را ٣-عــنقــا شکار کس نشود دام بازچین کان جا همیشه باد به دست اسـت دام را ٤-در بزم دور یک دو قدح درکش و بـــرو یعنی طمع مــــــدار وصــــــال دوام را ٥-ای دل شباب رفت و نچیدی گلی ز عیش پیرانه سر مکن هنری ننــــــگ و نام را ٦-در عیش نقد کوش که چون آبخور نماند آدم بهشت روضــــــة دارالســــلام را ٧-ما را بر آستان تو بس حق خدمت است ای خواجه بازبین به تـــــرحم غـلام را ٨-در عیش نقد کوش که چون آبخور نماند آدم بهشت روضــــــة دارالســــلام را (دیوان، ١٣٨٧: ٦و٧) بیت ١ ترجمة فراتی : مـرآة قـلـبـی صـفـت للـراح قـانـیـة فانظر، تر الصفو ، یا صوفی ، فی الراح (فراتی ، ١٣٨٣ : ٣١٢) ترجمة صاوی : صوفی هلم ، صفا الرحیق مرآة و جام حتی تعاین فی الطلی الوردی ما صفو المدام (صاوی ، ١٣٦٧: ٢٤١) شروع هر متنی – چه نثر و چه شعر- قابل تأمل و درنگ است که به اقتضای موضوع و هدف نگارنده متفاوت است ."