چکیده:
قصۀ طالوت و جالوت در قرآن کریم، همچون دیگر قصههای ذکرشده در قرآن، حاوی عمیقترین مسائل فلسفی، اجتماعی، جامعهشناسی،اقتصادی، سیاسی، روانشناسی و حقوقی با بیانی شیوا و هنری است. با این مقاله در صدد تحلیل و بررسی «فلسفۀ جهاد» از دیدگاه قرآن هستیم که در داستان «طالوت و جالوت» با بیان هنری ذکر شده است. در این مقاله، اصول «فلسفۀ جهاد و مبارزه» در ده مورد بیان شده است که عبارتند از: نفی اشرافیگری، اثبات لزوم مشروعیت الهی، لزوم رهبری، اتمام حجت با معاندان و... . که به عقیدۀ نگارنده، با تأمل در این آیات و درسآموزی از آنها میتوان این اصول را در هر برههای از زمان، بهکار بست و با ولایتمداری بیان شده در این آیات، از گمراهی و ضلالت، نجات یافت و در مسیر رویشها و ریزشهای حاصل از امتحانات الهی سربلند بود.
خلاصه ماشینی:
اما همانگونه که ادامة داستان نشان مي دهد، ملأها و روشنفکران در آغاز بـا توجـه بـه زمينة اجتماعي ، به فکر مبارزه مي افتند؛ ولي در ميدان عمل از قافلة رزمندگان جدا مي شوند و به صف قاعدان مي پيوندند: «قال هل عسيتم إن کتب عليکم القتال ألا تقاتلوا» اين آيه نشانگر پيش بيني عملکرد اشراف در آينده اسـت ، پيغمبـر خـدا از روي توجـه روحاني يا به طور طبيعي و با توجه به فطانت خود، اظهار کرد که اگر حکم قتال براي شـما نوشته شود، آيا شما راه عافيت طلبي و ترک قتال و جهاد را در پيش نمي گيريد؟ يا در آية ديگري که نخستين اعتراض و پيمانشکني بني اسرائيل در برابر آن پيامبر ع را آورده، بيان مي کند که گرچه اشـراف بنـي اسـرائيل از پيامبرشـان فرمانـدٔە نظـامي بـراي رهبري جنگ خواستند: «ملکا نقاتل في سبيل الله » ليکن در واقع به انتخاب خداوند اعتراض کردند: «قالوا أني يکون له الملک علينا و نحن أحق بالملک منه و لم يـؤت سـعۀ مـن المـال » چگونه او بر ما حکومت کند، با اينکه ما از او شايسته تريم ، و او ثروت زيادي ندارد؟!
از اين آيه نيز معلوم مي شود که تنها همين گروه اندک بودند که بالاخره حاضر به جنگ شدند و با اتکاي به خدا در راه پيشرفت مقاصد خود کوشـيدند و از آن همـه لشـکر انبـوه طالوت که در آغاز امر گرد او جمع شدند، واهمه نکردند و خداوند هم نظر به وعدهاي کـه داده بود، وفا کرد و نشان داد که چگونه ميراث موسي و هارون ع را به وسيلة طالوت بـين يهود باز خواهد گرداند و اگرچه يهود همچنان بـه بهانـه جـويي خـود ادامـه خواهنـد داد، بالاخره اگر مشيت خداوند بر کاري تعلق گيرد وقوع آن، چون و چرا ندارد.