چکیده:
این مقاله با روش تحلیل اصولی به اندیشه ورزیهای اصولیان امامیه در باب این سوال میپردازد که آیا استصحاب میتواند در سه قلمرو: زمان، امور زمانی و مقیدات به زمان جریان یابد؟ در مورد استصحاب در خود زمان، پس از بررسی نظریات، اشکال عدم شک در بقا و نیز عدم وحدت متیقن و مشکوک در این استصحاب پاسخ داده میشود و در نهایت ثابت میشود که استصحاب مورد بحث به دلیل وجود پیوستگی عرفی میان متیقن و مشکوک واجد شرایط صحت است. به همین ترتیب، استصحاب در امور زمانی نیز خواه به صورت استصحاب اصل وجود یعنی به صورت مفاد کان تامه و چه به صورت مفاد کان ناقصه صحیح است و ایراد مثبت بودن این اصل نیز موجه نیست. در تکالیف یا تعهدات مقید به زمان نیز اگر زمان قید وجوب نباشد میتوان استصحاب کرد اما اگر زمان قید واجب باشد با بررسی حالات گوناگون این نتیجه حاصل میشود که به دلیل مثبت بودن، استصحاب روا نیست.
خلاصه ماشینی:
نمـیتـوان از استصحاب روز بودن یک لحظۀ بخصوص (استصحاب النهاریه )، بقـای روز را اثبـات کـرد، همان گونه که در جای خود گفته اند، با استصحاب بقای مقدار کر (در آب ) نمیتـوان کـر بودن آب را نتیجه گرفت (بجنوردی، ١٣٨٨، ج ٢: ٤٥٤؛ نایینی، بـیتـا، ج ٤: ٤٣٦) امـا کسانی که این استصحاب را میپذیرند، بر همان استدلال پیش گفته تأکید میکننـد کـه لحظه های زمان از نظر عقل و عرف پیوستگی دارنـد؛ از ایـن رو، لحظـۀ مشـکوکی را کـه نمیدانیم وصف شب یا روز دارد، چون با لحظه های قبل و بعد پیوسته است ، میتوان بـه وصف روز بودن یا شب بودن توصیف کرد.
پس هر جا که عرف یک موضوع ، زمـانی تـدریجی را امـر واحـدی لحـاظ کنـد، استصحاب جاری است ، برای مثال در مورد شخصی که با یک انگیزه مانند نذر، به تلاوت قرآن مشغول شود، اگر شک کنیم که آیا همچنان قرآن میخواند، روشن است کـه اصـل را بر بقای تلاوت میگذاریم و به همین ترتیب میتوانیم یک سخنرانی را هـم استصـحاب کنیم ، اما اگر شک کنیم که این قاری پس از ادای نذر نیز قرآن مـیخوانـد یـا خیـر؟ یـا سخنرانی پس از یک سخنرانی، با انگیزه ای دیگر همچنان مشـغول بـه تکلـم هسـت یـا خیر؟ چون وحدت عرفی بین متیقن و مشکوک وجود ندارد، استصحاب جـاری نیسـت و در مورد مقدار زائد بر قدر متیقن اصل عدم جاری است .