خلاصه ماشینی:
"البته تعداد رسائل اصحاب ائمه،که به نام اصول مشهورند بسیار بیشتر از این حدود است12و به حدی میباشد که شیخ الطایفه محمد بن حسن طوسی(متوفی 460)از احصاء آنها اظهار ناتوانی میکند،او در فهرست خویش مینویسد:«ما در این کتاب متعهد نمیشویم که تمام اینگونه کتب را احصاء نمائیم،چون تصانیف اصحاب و اصول ایشان قابل ضبط و شماره نیستند،زیرا بسیاری از اصحاب در بلاد مختلف و در زمینهای دور دست پراکنده میباشند»13 دلیل بسیار روشن این ادعا اینست که در میان اصحاب ائمه،گروه زیادی هستند که هر کدام به تنهایی دهها تألیف داشتهاند از جمله هشام بن محمد کلبی مورخ و نسابهء بسیار بزرگ،و شاگرد امام صادق علیه السلام،به تنهایی بیش از دویست کتاب تألیف کرده14و فضل بن شاذان نیشابوری فقیه و متکلم و محدث بزرگ قرن دوم و سوم،صد و هشتاد کتاب15و احمد بن محمد بن خالد برقی،نزدیک صد کتاب16و ابن دؤل احمد بن محمد، صد کتاب17و ابن ابی عمیر،نود و چهار کتاب18و ابراهیم بن محمد ثقفی نزدیک به پنجاه کتاب19تصنیف نمودهاند.
20یک نمونه از این شدت عمل را در حادثهء زیر میبینیم: محمد بن عیسی میگوید:من در محضر یونس بن عبد الرحمن،صحابی بزرگ امام کاظم و امام رضا علیهما السلام بودم،کسی از ایشان سؤال کرد:ای ابا محمد!شما چرا این قدر درد مورد احادیث دقت به خرج میدهید،و چرا تا این حد روایات پارهای از اصحاب را انکار مینمائید؟ایشان فرمود:هشام بن حکم برای من نقل کرد که امام صادق علیه السلام میفرمود:حدیثی جز آنچه موافق قرآن و سنت پیامبر باشد یا دلیلی از احادیث مسلم گذشتهء ما برای آن موجود باشد قبول نکنید،زیرا مغیرة بن سعید لعنه الله در کتابهای اصحاب پدرم دست برده و در آنها احادیثی وارد ساخت که گفتهء پدرم نبود."