چکیده:
با توجه به ضرورت ساماندهی تعلیم و تربیت اسلامی، برخی محققان بر آن شدند کار را از اساس آغاز کنند و نخست «فلسفة تعلیم و تربیت اسلامی» را سامان دهند، اما به دلیل رویکردهای گوناگونی که به «فلسفه»، «رابطة دین و فلسفه»، «منابع معرفت دینی» و غیره، وجود دارد، رویکردهای مختلفی، دربارة «فلسفة تعلیم و تربیت اسلامی» به وجود آمده است.بررسی و نقد این رویکردها میتواند قوت و ضعف آنها را نشان دهد و به ارائة دیدگاهی جامعتر منجر شود. در این نوشتار، چهار رویکرد موجود دربارة «فلسفة تعلیم و تربیت اسلامی» در جمهوری اسلامی ایران بررسی و نقد میشود و درنهایت به این نتیجه خواهد رسید که اولا، برای تدوین «فلسفة تعلیم و تربیت اسلامی»، باید مأخذ اصلی آن منابع اسلامی (قرآن، سنت و عقل) باشد، اما درعینحال از علوم عقلی اسلامی، هم از نظر روش و هم از نظر محتوا و نیز از دستاوردهای معتبر تجربی استفاده شود؛ ثانیا باب تعامل فعال و حقیقتجویانه با دیگر مکاتب فکری باز باشد؛ ثالثا با توجه به میانرشتهای بودن «فلسفة تعلیم و تربیت اسلامی» برای تدوین آن باید گشودگی روششناختی را در پیش گرفت، اما روش اصلی، روش استنتاجی است که به انحای گوناگون میتوان از آن استفاده کرد.
خلاصه ماشینی:
سامان دادن به تعلیم و تربیت اسلامی که راهکاری مهم برای اسلامیسازی علوم انسانی است، نیازمند ساماندادن به زیرساختها و تبیین و توجیه عقلی این نظام براساس مبانی فلسفی و آموزههای اسلامی است، که از رسالتهای اصلی فلسفة تعلیم و تربیت اسلامی شمرده میشود؛ ازهمینرو، در چند سال اخیر اهمیت تدوین آن بهمثابة شالودة تعلیم و تربیت اسلامی، برای همگان آشکار شده و تلاشهای به نسبت خوبی نیز در این باره صورت گرفته است؛ ولی تا رسیدن به هدف، راهی دشوار در پیش است.
ضعف دیگر رویکرد نخست این است که منبع فلسفة تعلیم و تربیت اسلامی، فقط به متون دینی محدود شده است؛ درحالیکه بهجز متون دینی، عقل نیز از منابع بسیار مهم دین بهشمار میآید و میتواند در استنتاج فلسفة تعلیم و تربیت اسلامی بسیار اثرگذار باشد (مصباح، 1390، ص 63).
اگر قوام این رویکرد را تکیه بر منابع دینی در عین استفاده از میراث گرانسنگ معارف عقلی اسلامی، بدانیم، میتوان گفت رویکرد تهیه کنندگان مبانی نظری تحول بنیادین در تعلیم و تربیت رسمی عمومی جمهوری اسلامی ایران، نیز همین رویکرد چهارم است؛ زیرا در چند جای کتاب بر این نکته تأکید شده است که منبع اصلی استنتاج و استنباط فلسفة تربیت، منابع اسلامی است؛ در عینحال از دستاوردهای متقن متفکران مسلمان نیز استفاده، و راه دادوستد با دیگر مکاتب فکری را نیز باز میکند.