چکیده:
براساس نظریه اعتدال، که نظریه پردازان اول آن افلاطون و ارسطو هستند، اعتدال و میانه روی در هر عمل و احساسی موجب فضیلت اخلاقی و افراط و تفریط موجب رذیلت است. نظریه اعتدال، بیشترین رواج را در بین حکیمان مسلمانی، که رویکرد فلسفی به اخلاق داشتند، داشته است. اما تمامی این حکماء، تابع محض نظرات افلاطون و ارسطو نبوده اند و برخی ابتکارات و نوآوری هایی در این نظریه وارد کرده اند. یکی از این مبتکران، محسن فانی کشمیری است. وی تعداد اجناس عالی رذایل را بر خلاف قول مشهور، که هشت عدد می دانست، دوازده عدد دانسته است. تعریف جدیدی از عدالت و رذایل مقابل آن، ظلم و انظلام ارائه کرد، برداشت جدیدی از حد رذایل مقابل با حد فضیلت اعتدال داشت. اشکالات و انتقادهایی به برخی نظرات محقق طوسی و جلال الدین دوانی داشت.
خلاصه ماشینی:
"اما تفاوت نظر وی با افلاطون، در این است که افلاطون عدالت را فضیلت جامع نفس می دانست که حاصل از مجموع سه فضیلت حکمت، عفت و شجاعت بود و از تسالم و هماهنگی سه قوه با یکدیگر به دست می آمد، ولی کشمیری عدالت را فضیلت قوه عقل عملی بیان می کند که در این دیدگاه، تابع نظر غزالیدر احیاء (غزالی، 2004، ج 3، ص 66-67)، خواجه نصیر طوسی در اخلاق ناصری (طوسی، 1413ق، ص 72-73) و جلال الدین دوانی در اخلاق جلالی است (دوانی، بی تا، ص 21-22).
تفاوت دیگری که نظر کشمیری با افلاطون دارد و البته وی در این نظر، وی مبدع نیست و تابع دوانی است، این است که عقل عملی را از جهت اینکه وظیفه تدبیر سه قوه دیگر را دارد، رئیس مطلق می داند که عدالت را فضیلتی که حصول آن موقوف به حصول فضایل اخلاقی دیگر قوای سه گانه است: وی می گوید: چون کمال قوت عملی در آن است که قوای ثلاثه در اعمال و افعال خود تابع رؤیت و ارادت او شوند و از شاهراه اعتدال در هیچ عملی بیرون نروند، حصول فضیلت عدالت موقوف باشد بر حصول سه فضیلت (فانی کشمیری، 1361، ص 16).
5. قاعدة اعتدال و اجناس عالی رذایل کشمیری به تبع ارسطو و سایر حکیمان مسلمان، قاعده اعتدال را پذیرفته و می گوید: در مقابل هر یکی از این فضایل که به مقتضای خیر الامور اوسطها در مرتبه وسط واقع شده ، دو جنس رذیلت است یکی در جانب افراط و دیگری در جانب تفریط و مرتبه وسط را حدی است معین که از شوائب رذیلت مبراست و به حلیه فضیلت محلی (همان، ص 33)."