چکیده:
مصطفی رحماندوست از شاعران نام آور و چند وجهی شعر کودک ایران است که در خلق آثار و به خصوص تصاویر شعریش سبکی ویژه دارد.در این جستار کوشش شده است تا پس از ارائه ی توضیحاتی کوتاه درباره ی زندگی و فعالیت های ادبی و فرهنگی این شاعر،اصلی ترین ویژگی های زبانی و تصویری و روایی شعر او در بیست عدد از مجموعه شعرهایش،به شیوه ی توصیفی و تحلیل محتوای کیفی و کمی،بررسی شود.نتایج بررسی ها نشان می دهد تصویر آفرینی های رحماندوست،بیشتر،از طریق حس آمیزی و عناصر و واژگان مربوط به حس بینایی و شنوایی،متناقض نما،افعال و اصطلاحات محاوره ای و عامیانه و بومی،قیدهای ابداعی،نام گذاری های جدید،انواع برجسته سازی و هنجار گریزی زبانی و موسیقی کلامی،به ویژه انواع تکرار و ایجاز و اطناب های مناسب،صورت گرفته است.ویژگی های دیگر رحماندوست در سرودن آثارش عبارت اند از:واقع گرایی و ساده گویی و بهره گیری از عناصر زنده و توصیفات عینی،بازی های زبانی و ترکیبات بدیع و مناسب سن کودک،مهارت در بیان روایی و قصه گویی با زاویه ی دید اول شخص و سوم شخص و تک گویی متناسب با گروه های سنی«الف»و«ب»و مهارت در سرودن شعر آیینی،به ویژه شعر عاشورایی.
خلاصه ماشینی:
آثار مستقل شاعر که در این مقاله بررسی شدهاند، عبارتاند از: هر پرنده قصهای است؛ قصهای شنیدنی است (۱۳۶۹)، دوستی شیرین است(۱۳۸۱)، سگی بود، جنگلی بود (۱۳۸۹)، ماست و خروس و کدخدا (۱۳۸۹)، بابا آمد، نان آورد (۱۳۷۸)، فصل بهار، بنویس (۱۳۷۹)، درسی برای گنجشک (۱۳۸۲)، پرنده گفت: بهبه (۱۳۸۴)، ترانههای نوازش (۱۳۸۵)، اون چیه که؟ اون کیه که؟ (۱۳۸۶)، ترانههای ایمنی (۱۳۸۶)، صدای ساز میآید (۱۳۸۶)، من کجا و زور کجا؟ (۱۳۸۶)، آسمان هنوز آبی است (۱۳۸۹) و سه قدم دورتر شد از مادر (۱۳۸۵).
از آسمون تا اینجا (۱۳۸۵)، ترانههای خواب و خیال (۱۳۸۵)، شعر دعا (۱۳۸۵) ، ترانههای بابایی (۱۳۸۸)، برگزیده شعر کودکان (۱۳۷۱)، چکه چکه اشک (۱۳۷۲) و هیچ هیچ هیچانه (۱۳۸۹) نیز مجموعهشعرهایی هستند که در آنها تعدادی از اشعار رحماندوست که در این پژوهش بررسی شدهاند، درکنار اشعار شاعران دیگر، منتشر شده است.
با توجه به میزان درک خردسالان (سنین پیشاز دبستان)، در شعر خردسال متناقضنمایی کاربردی ندارد؛ اما در شعر کودک (اشعار متناسب با سنین ابتدایی) و بهویژه نوجوان میتوان نمونههای این آرایه را یافت: بهار پژمرد: «بی تو حتی نسیم هم گم شد/ بی تو حتی بهار هم پژمرد» (رحماندوست، ۱۳۸۹الف: ۹)؛ شب سبز و آبی: «سیب و انار، گلابی/ شب شده سبز و آبی» (رحماندوست، ۱۳۷۸: ۱۷)؛ آرامش آشفته: «چشمههایم خواب/ موجم خفته باد/ آبی آرامشم آشفته باد» (رحماندوست، ۱۳۸۹الف: ۳۱)؛ سوختن دریا: «گرچه آبم، روزی اما، قطره تا دریا، سراپا سوختم» (همان: ۳۲)؛ مردن زندگی: «اسم من خورشید است...