چکیده:
در این مقاله،فیلم کلاه قرمزی و پسر خاله(پرفروش ترین فیلم فارسی در اکران اول)،براساس چارچوب پژوهش زبان شناسی در حوزه«ادب مندی»بررسی شده و به شیوه ی گفتار کلاه قرمزی،یکی از محبوب ترین شخصیت های مجموعه های تلویزیونی کودکان و آقای مجری،شخصیت دوم فیلم،به عنوان بزرگ سال در برابر کودک،از همین زاویه توجه شده است.بررسی ها نشان می دهد شخصیت کلاه قرمزی به جز یک مورد(کنش گفتار)که در خدمت آفرینش فضای خنده است،در حدی مطلوب از ادب مندی قرار دارد.برخلاف آن،شیوه ی گفتار آقای مجری،به عنوان شخصیت بزرگ سال و در نقش تربیت کننده ی کودک،از منظر ادب مندی پذیرفته نیست و از حد مطلوب فروتر است.
خلاصه ماشینی:
com تاریخ دریافت مقاله: 13/10/90 تاریخ پذیرش مقاله: 9/7/93"/> دانشگاه علوم پزشکی شیراز چکیده در این مقاله، فیلم کلاهقرمزی و پسرخاله (پرفروشترین فیلم فارسی در اکران اول)، براساس چارچوب پژوهشهای زبانشناسی در حوزهی «ادبمندی» بررسی شده و به شیوهی گفتار کلاهقرمزی، یکی از محبوبترین شخصیتهای مجموعههای تلویزیونی کودکان و آقای مجری، شخصیت دوم فیلم، بهعنوان بزرگسال در برابر کودک، از همین زاویه توجه شده است.
با توجه به هدف یادشده این پژوهش در پی پاسخ به پرسشهای زیر است: - از زاویهی بهرهمندی از ادب مرسوم، شخصیت مرکزی فیلم (کلاهقرمزی) تا چه حد «ادبمند» معرفی شده است؟ - بزرگترها و نیز مرکزیترین شخصیت بزرگسال فیلم (آقای مجری) تا چه میزان در مواجهه با کودکان «ادبمند» هستند؟ - شخصیتپردازی در فیلم تا چه حد موفق بوده است؟ آیا شخصیتها در بافتی که معرفی شدهاند، یکنواخت و دقیق ترسیم شدهاند؟ به دیگر سخن آیا کارگردان در خلق شخصیتهای مورد نظر از زاویهی تعامل با دیگران موفق عمل کرده است؟ ۲.
۳. روش پژوهش هدف این نوشتار بررسی فیلم کلاهقرمزی و پسرخاله (۱۳۷۳) به کارگردانی ایرج طهماسب از منظر ادبمندی است و نظریهی براون و لوینسن<FootNote No="153" Text=" Brown &amp;amp; Levinson"/> (۱۹۸۷) و نیز لیچ<FootNote No="154" Text=" leech"/> (۱۹۸۳) مبنی بر آنکه بیان غیرمستقیم با میزان ادبمندی رابطهی مستقیم دارد، در این مطالعه فرض گرفته شده است.