چکیده:
سهروردی در رسائل و مکتوبات مختلف خویش ، تعاریف مختلفی برای لـذت ارائـه کرده است . این تعاریف از جهت کمیت و کیفیت قیودی که در آن به کار رفتـه بـا یکدیگر متفاوت هستند. وی معتقد است میان لذت و نور ارتباط وثیقی وجـود دارد. سهروردی در برخی آثارش ، لذت را بـه حسـی (جسـمانی ) و روحـانی ، و در برخـی مکتوبات دیگرش ، آن را به بدنی و قدسی تقسیم می کند و در برخی مواضـع دیگـر از لذت سرمدی سخن می گوید. او از جهت دیگر لذت را به حسی و عقلـی و لـذت حسی را به ظاهری و باطنی تقسیم می کند و معتقد است لـذات بـاطنی بـر لـذات ظاهری و در نهایت لذات عقلی بر لذات حسی برتری دارند و این وجوه برتری را با دو شیوه مشایی و اشراقی تبیین کرده اسـت . همچنـین معتقـد اسـت لـذت امـری متواطی نیست ، بلکه مشکک است . در ایـن مقالـه ، ماهیـت لـذت و انـواع آن را از دیدگاه سهروردی می کاویم .
خلاصه ماشینی:
"البتــه ناگفتــه پیداســت کــه لــذت نورالانــوار و انــوار قــاهره از نــوع لــذت جســمانی و حســی نیسـت ، بلکـه از نـوع لـذت روحـانی و قدسـی اسـت و نورالانـوار و انـوار قـاهره ، مـدرک ایـن لذات هستند و این لذات برای آنهـا ملایـم و مطبـوع اسـت و آنهـا را وجـدان مـی کننـد و آنهـا را بـه عنـوان خیـر و کمـال تلقـی مـی کننـد و بـرخلاف انـوار مـدبره - کـه در سـطور بعـدی توضیح داده می شود – موانع و شواغلی برای آنها وجود ندارد.
سهروردی برای اثبات ادعـای اخیـرش بـه آیـات «لهـم اجـرهم و نـورهم » (الحدیـد: ١٨)، «نـورهم بـین ایـدیهم » (حدیـد: ١٢)، «فیمـا مـا تشـتهیه الا نفـس و تلـذ الاعـین » (زخـرف : ٧١) و «فلاتعلم نفس ما اخفـی مـن قـره اعـین » (سـجده : ١٧) استشـهاد می کنـد و مـی گویـد: لذت این ذوات قدسـی آنچنـان عظـیم و سـترگ اسـت کـه هـیچ کـس از عمـق ایـن لـذت و مایــه مســرت و چشــم روشــنی آن آگــاهی نــدارد و بــه جهــت همــین اختفــا و رمزآلــودگی آن اسـت کـه حضـرت حـق مـی فرمایـد: «و ننشـئکم فیمـا لاتعلمـون » (واقعـه : ٦١) (سـهروردی ، ١٣٧٣: ١٧٠/٣-١٧٢؛ همو، ١٣٨٠: ٨٢/٤، ٨٣؛ همو، ١٣٧٣: ٥٥/٣-٦٧).
(302 شبهه : سـهروردی در برخـی آثـارش ، در ادامـه ایـن بحـث ، شـبهه ای را مطـرح می کنـد و می گوید با توجه به برتری های پـیش گفتـه و شـرافت لذایـذ عقلـی ، چـرا مـا از معقـولات لـذت نمی بریم و از اتصاف به رذایل و جهالت ها متألم نمی گردیم ؟ پاسخ شبهه : سهروردی با توجـه بـه مبـانی اشـراقی و بـا اسـتفاده از آیـات قرآنـی درصـدد گشودن قفل این شـبهه برمـی آیـد و مـی گویـد: مـا اسـیر تعلقـات عـالم مـادی هسـتیم و ایـن تعلقات عالم مادی بـه مثابـه موانـع جـدی درک لـذات عقلـی نقـش ایفـا مـی کننـد."