چکیده:
نگارنده در مقاله ای که پیش از این انتشار یافته ، با استناد به تحلیـل جرمـی شـیفر نشان داده است که رویکرد کانت به مسئله وجود دست کم دو نتیجه مشکل آفـرین ، موسوم به "مشکل تناقض " و "مشکل بیهوده گویی "، به بار می آورد. بر مبنای مشکل نخست ، عبارات کانت نتیجه می دهد که محمول "وجـود"، هـم واقعـی باشـد، هـم غیرواقعی . بر مبنای مشکل دوم ، لازمه دیدگاه کانـت ایـن اسـت کـه یـا موضـوع گزاره ها هیچ گاه مصداق دقیقی در خارج ندارد، یا هیچ حملی حقیقی نیست . مقاله با توضیح این دو مشکل ، شروع شده ، سپس آرای ادگار مورشر و جی . ویلیام فـورجی ، تحت عنوان "رویکرد فرگه ای " توضیح داده می شود. این دو، بر مبنای اینکه "وجود"، ویژگی اشیا نیست ، و "وجود"، به عنوان محمول درجه دوم ، فقط بـر مفـاهیم حمـل می شود، تلاش کرده اند مشکلات پیش گفته را حل کنند. با بررسی و نقد آرای ایـن دو فیلسوف ، نشان داده می شود که راه حل آنها، که می شود گفـت از بهترین هـا در نوع خود است ، رضایت بخش و کارآمد نیست .
خلاصه ماشینی:
"اما در مورد ادعای دیگر کانـت مبنـی بـر اینکـه گزاره هـای وجـودی ترکیبـی هسـتند، چـه می توان گفـت ؟ مورشـر مـدعی اسـت کـه کانـت در بیـان خـود مبنـی بـر اینکـه "وجـود دارد" محمول واقعی نیست ، عـلاوه بـر انکـار لحـاظ "وجـود" بـه عنـوان محمـول مرتبـۀ اول ، در پـی آن است که تأکیـد کنـد وجـود بـه هـیچ مفهـومی بـه صـورت تحلیلـی ، یـا صـرفا بـه دلایـل منطقی ، حمل نمـی شـود.
بـا تمسـک بـه نوشــته ای از کانــت ، کــه قبــل از کتــاب نقــادی عقــل محــض ، منتشــر شــده اســت ، و در آن ، ١٢ کانت مقایسـه ای در خصـوص اخـتلاف بـین سـزار ممکـن و سـزار واقعـی انجـام مـی دهـد، ١٣ فـورجی (٥١٦ :٢٠٠٧) ادعـا مـی کنـد کـه اسـتدلال کانـت علیـه محمـول (ویژگـی ) بـودن وجود را به شکل زیر می توان صورت بندی کرد: ١.
بنا به نظر فورجی ، در حالی که کانت مدعی است وجود هیچ گاه در مفهوم هـیچ چیـزی منطـوی نیست ، وجودی که گاسندی از آن صـحبت مـی کنـد (ویـا گ-وجـود (G-existence)، بـه تعبیـر فورجی ) می تواند یکی از محمول هایی باشد که در مفهوم وجود لحاظ شوند.
). با وجود چنین وضـوحی در گفتـار کانـت و دلایلـی کـه وی در توجیـه نظـر خـود مـی آورد، فـورجی اسـتدلال می کنـد کـه ادعـای کانـت مبنـی بـر اینکـه وجـود در مفهـوم یـک شـی ء مندرج نیست ، به صورت پیش پـا افتـاده ای صـادق اسـت ؛ چراکـه در غیـر ایـن صـورت ، "سـزار [ممکـن ] واقعـا وجـود مـی داشـت و صـرفا یـک موجـود ممکـن نمـی بـود" ( :٢٠٠٧ ,Forgie ٥١٨)."