چکیده:
از نظر امام علی (ع)، عرصۀ سیاسی حکومت حقمحور، عرصهای شایستهسالار است که در آن همۀ افراد جامعه باید موقعیت مشارکت در حکومت را داشته باشند؛ و حکومت بر اراده و حضور آنان متکی است. آن حضرت (ع) به حکومت، بهمثابۀ وسیلهای برای خدمت به مردم نگاه میکنند. پرهیز از خودکامگی، و تأکید بر مشاوره با مردم، وجه بارز حکومت آن امام (ع) است. در این حکومت، از عامۀ مردم بهمثابۀ ستون دین و سپر محکم دربرابر دشمنان یاد میشود. امام علی (ع) ارزش فوقالعادهای برای ضرورت جلب حسنظن مردم قائل است، و از آنجا که قدرت سیاسی برخاسته از مردم است، مردم حق دارند بر روند اجرای امور در حیطۀ مبانی و احکام اسلامی نظارت کنند. در رأس سیاستگذاریهای حکومت، تودۀ مردم قراردارند؛ زیرا این قشر عظیم همواره در سختیها یاریرسان حکومت هستند. آگاهی سیاسی مردم، نقش بهسزایی در روند استمرار، تداوم و تسریع اهداف حکومت دارد و حکومت عرصۀ پنهانکاری نیست و لذا همه باید در جریان اقدامات حکومت قرار گیرند تا ضمن صراحت، زمینههای شفافیت سیاسی درمقابل مردم نیز فراهم آید. هرگونه تبعیض و نابرابری در تمامی عرصهها، اعم از سیاسی و اقتصادی و اجتماعی، مطرود است تا محیطی مناسب و امن برای شکوفایی و بالندگی هر چه بیشتر جامعه فراهم آید. تمامی این اصول، اعم از حق اظهارنظر و مشارکت سیاسی، مدارا با مردم، خدمت به عامه و تلاش درجهت تأمین منافع عامه، پاسخگویی، شفافیت، برابری، عدالت، ... مبانی و اصولی هستند که امروزه از شرایط یک حکومت مردمی است؛ و این نکته حائز اهمیت است که اجرای چنین اصولی در دوران حکومت حقمحور امام علی (ع) نمود پیدا کرده است.
خلاصه ماشینی:
مفاهيمي چون برابري ، عدالت اجتماعي ، پاسخگويي کارگزاران دولـت هـا دربرابـر مردم ، شفافيت و مشارکت سياسي ، حقوق بشر و غيره ، مفاهيمي نيستند کـه بـه يکبـاره پديد آمده باشند بلکه ردپاي بسياري از آنها را مي توان در انديشة سياسي و حکمرانـي حکومت امام علي (ع ) يافت و سير تکاملي آن را تا به امروز در مکتوبات جامعه شناسان مسلمان و غيرمسلمان بازيافت .
(شاکري ، ١٣٨٤: ١٩) بنابراين ، ازنظر امام علي (ع )، حاکميت و نظم سياسي نه تنها لازم که امري ضروري است ؛ زيرا حکومت در نظرگاه و فرهنگ حکومت علوي ، از مهـم تـرين وسـايل نيـل جامعه به کمال و تعالي است ، و حيات بشري در اين دنيـا، ازمنظـر فرهنـگ علـوي ، ابزاري براي رسيدن به کمال است و آنچه براي انسان اصـالت دارد، کمـال جاويـدان است ، از اين رو حکومت نيز مي تواند وسيلة مناسبي براي نيل بـه ايـن هـدف باشـد، چراکه در حکومت ، هم امکانات اين رشد و تعالي به گونه اي جامع وجود دارد و هم با حکومت مي تواند زمينة استفاده از هر نوع امکاني را فراهم ساخت .
به همين دليل است که در حکومت امام (ع )، علاوه بر امنيت و رفاه ، بر آگاهي و تربيت آحاد جامعه نيز تأکيد مـي شـود و حکومت صرفاً به مثابة ابزاري براي تأمين عدالت ازطريق توسعه ، امنيت ، رفاه و آگاهي در گسترة اجتماع تلقي مي شود؛ و هم از اين رو است که در حکومت حق مـدار، نـوع نگاه به مردم ، وظايف حکومت دربرابر مـردم ، و شـرايط زمامـداران و سـلوک آنـان ، به گونه اي است که خدمت به جامعه همواره سرلوحة برنامه هـاي حکومـت قـرار دارد (دلشاد تهراني ، ١٣٧٩: ٨١ - ١١١) و درمجموع شرايط تحقق نيازهاي مـردم و رشـد و توسعة توانمندي هاي آنها تأمين و حقوق متقابل مردم رعايت مي شود (دلشاد تهرانـي ، .