چکیده:
در سیاست کیفری اسلام مجموعهی متنوعی از مجازاتها یافت میشود که هر یک با منطقی خاص تشریع گردیدهاند. قصاص را میتوان کیفری بزهدیده محور دانست. تعزیرات مسیری برای اجرای اصل فردی کردن مجازاتها و نیز انطباق نظام کیفری با مقتضیات زمان و مکان است. در مقابل حدود را میتوان مجازاتهایی جرم محور تلقی نمود که در پی حراست از اخلاق و انسجام اجتماعی است. تعارض میان وضع مجازاتهای شدید و تأکید بر اهمیت اجرای آنها از یک سو و تعیین فرآیند پیچیدهی اثبات جرم و نیز ایجاد مانع در مسیر اجرای مجازات از سوی دیگر با در نظر گرفتن ملاحظات فلسفی و جامعهشناختی و بررسی مصالح فردی و اجتماعی قابل توجیه است.به نظر از یک سو شارع مجازاتهایی شدید و البته نمادین وضع نموده که تهدیدی مستمر، ارعابکننده و بازدارنده برای مجرمین بالقوه باشد و از سوی دیگر نیز با لحاظ آثار سوء احتمالی تحمیل مجازات، موانعی بر سر راه اثبات و اجرای آن قرار داده است.
خلاصه ماشینی:
"با توجه به آن چه گذشت در این پژوهش در پی آنیم تا با کاوشی در فلسفه و بهویژه جامعهشناسی کیفر، پاسخی برای این پرسش بیابیم که چرا شارع از سویی در مواجهه با مرتکبین این جرایم از سختترین واکنشهای کیفری استفاده نموده و از سوی دیگر موانع بسیاری را بر سر راه اثبات و نیز اجرای این مجازاتها قرار داده است؛ به نحوی که گاه تصور میشود اجرای آنها تعلیق به محال شده است؟ به این منظور، نخست معنای لغوی و اصطلاحی حدود و سپس فلسفهی این مجازاتها را مورد کنکاش قرار میدهیم.
اندیشههای جرمشناختی که در فرآیند اثبات حدود به کاربرده شده است؛ و نیز امکان سقوط مجازات در صورت اصلاح بزهکار (توبه و ندامت وی که البته دارای روش اثباتی ویژهای است) در شمار این پیچیدگیها قرار دارد که در ادامهی پژوهش به بررسی آن خواهیم پرداخت.
به عبارت دیگر؛ در سیاست کیفری اسلام با تعیین دردآورترین و شدیدترین گونههای مجازات برای این جرایم، تلاش بر آن بوده است تا از یک سو بر اهمیت ارزشهای بنیادین اجتماع تأکید شود و از سوی دیگر هزینههای ارتکاب جرم (در ذهن مجرمین بالقوه) افزایش یابد (Peters, 2005, p.
با توجه به فرآیند پیش گفته میتوان دریافت که شارع مقدس در خصوص حدود از یک سیاست ارعابی مرحلهای و طبقهبندی شده بهره برده است، زیرا در گام نخست نمایش عظمت مجازات و تهدید به اجرای آن مسیری برای پیشگیری از بزه بوده و در مرحلهی بعد نیز با تمسک به شدت آن، بزهکار را به سوی توبه و اصلاح اعمال خویش سوق میدهد."