چکیده:
بخشی از آنچه ما به عنوان میراث مشترک ایران و هند می شناسیم، ریشه در فرهنگ هند و ایرانی دارد و مربوط به گذشته دور خاور زمین و زندگی مشترک اقوام هندی و ایرانی است. وجوه شباهت «آرش کمانگیر» در اساطیر ایرانی و «ویشنو» در اساطیر هندی، نمونه ای ریشه دار در این زمینه قلمداد می شود. در این جستار، بر اساس روش تطبیقی مکتب فرانسوی و با شیوه تحلیل محتوا، شخصیت آرش کمانگیر در سه دوره باستان، میانه و اسلامی، بررسی شده و وجوه مشترک آن با ویشنو در اساطیر هند نشان داده شده و این نتایج به دست آمده است: دو اسطوره آرش و ویشنو دارای خاستگاهی مشترک و به تبع آن، وجوه اشتراک دامنه دار و گسترده ای هستند و در طرح شخصیت اساطیری آن دو، مسئله نبرد خیر و شر از جایگاه خاصی برخوردار است. همچنین وجه جنگاوری ایزد باران، در پروردن اساطیری نظیر آرش و ویشنو، پیکرینه بودن دو اسطوره و ارتباط آن دو، با عناصر طبیعی و عوالم آسمانی، از دیگر نتایج به دست آمده در این پژوهش است.
Part of what we know as the heritage of Iran and India has originated from
the Indo-Iranian culture، and this heritage belongs to the East and the common life of Indo –Iranians in the past. We can consider the similarities between Arash-e Kamangir in Iranian mythology and Vishnu in Indian mythology as an original example in this case. In this research، we try to show the characters of Arash-e Kamangir، in the ancient، middle and Islamic periods، according to the comparative method in the French School and the method of content analysis. The results of the research show that Arash and Vishnu are two myths that have a common origin، and consequently، they have vast and widespread common aspects; and in making of mythological character، the subject of the attack between Good and Evil has a special place in the two cultures. Being warrior god of rain in creating the myths like Arash and Vishnu; being bodily and their connection with natural elements and heavenly realms are the other results obtained in this study.
خلاصه ماشینی:
اين جستار، به صورت تحليل محتوا در واحد تحليل ساختار انجام مي شود و در تلاش است که با تبيين وجوه مشترک دو داستان به اين پرسش اساسي پاسخ دهد که : آيا آرش و ويشنو داراي خاستگاهي مشترک هستند؟ پژوهش پيش رو، از اين حيث که به رابطة تاريخي و تأثير و تأثر بين اد يات و فرهنگ دو ملت اهتمام دارد، در حوزة پژوهش هاي مکتب تطبيقي 6 فرانسوي جاي مي گيرد.
٢. پيشينة تحقيق از جمله پژوهش هاي مرتبط با اين تحقيق ، اشارة محمدجعفر ياحقي در کتاب فرهنگ اساطير و اشارات داستاني در ادبيات پارسي ، دربارة شباهت دو داستان آرش و ويشنو و نيز بيان گذراي اين امر در برخي اقوال و آثار مهرداد بهار، از جمله در کتاب اديان آسيايي است ؛ اما تاکنون هيچ پژوهشي به مقايسة آرش کمانگير و ويشنو به صورت مجزا، نپرداخته است و اين جستار نخستين پژوهشي است که به اين امر مي پردازد.
مهرداد بهار در اين باره مي گويد: داستان ويشنو و آرش کمانگير، از موارد اساطيري مشترک ايران و هند است که بسيار به هم شباهت دارند.
«تصوير تيشتري ٨ که روي يکي از سکه هاي هند و سکايي و ساساني وجود دارد که شايد به تقليد از آرتميس يونا يان ، تجسمي مردانه يافته است و تير و کماني در دست دارد» (جوزف کارنوي، ١٣٨٣: ١٤)، بي شباهت به تصوير ذهني ايرانيان از آرش و هندوان از ويشنو نيست .
در داستان آرش نيز کوه، پلکان اين اسطورة ايراني مي شود که در اصل خود مانند ويشنو است و يک ايزد- انسان به شمار مي آيد.