چکیده:
نقــد تطبیقــی ادبیــات، رویکــردی میــان رشــته ای اســت کــه مــی توانــد در حــوزة ادبیــات پایداری وارد شـود. بـا توجـه بـه نظریـه هـای گونـاگون در نقـد ادبـی معاصـر ماننـد نـشانه شناسـی و انــواع آن، گفتگومنــدی، روایــت ، گفتمــان قــدرت، پــسا اســتعماری (بــا درنــگ بــر نظریــة اســپیواک) و مطالعــات فرهنگــــی و ســواد فــرا ملیتــی ، مطالعــات تطبیقــی از رونــد معمــول خــود کـه بررسـی آثـار دو شـاعر یـا نویـسنده کـه یکـی بـر دیگـری تـاثیر گذاشـته باشـد (ماننـد تـاثیر گوتــه بــر حــافظ ) فراتــر رفتــه اســت و بــه گونــه ای کــه مــی تــوان آن را ادبیــات مقایــسه ای یــا ادبیــات مقایـسه ای شـبکه ای نامیـد، جلـوهگـر شـده اسـت . نویـسنده در ایـن مقالـه بـر آن اسـت تـا ایـن تحـول بــزرگ را در نقــد تطبیقــی تبیــین کنــد، بــه ویــژه چگــونگی تعامــل ادبیــات پایــداری ایــران و جهــان مورد بررسی قرار گیرد. در نتیجة به دست آمده، دو روش مطرح شده است : ١- ادبیــات مقایــسه ای بــه عنــوان دیــدگاهی برخاســته از گفتگومنــدی و چنــد آوایــی (تاثیر و تاثری در بین نیست ). ٢- ادبیــات مقایــسه ای بــه عنــوان دیــدگاهی همــسان ترامتنیــت و زیــر مجموعــه هــای آن مانند بینامتنیت و نقد شبکه ای معنایی . ٣- ادبیات مقایسه ای با توجه به سواد فراملیتی . اهمیــت ایــن گونــه خــوانش و بررســی هــای مقایــسه ای و شــبکه ای در آثــار ادبــی در حــوزة ادبیات پایـداری، آنگـاه نمـودار مـی شـود کـه تـاثیر آن در فرهنـگ جوامـع بـشری و نـه فقـط در یک سرزمین ، پدیدار شود و گرههای متعدد برای فهم متون ادبی باز خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
بـا توجـه بـه نظریـه هـای گونـاگون در نقـد ادبـی معاصـر ماننـد نـشانه شناسـی و انــواع آن، گفتگومنــدی، روایــت ، گفتمــان قــدرت، پــسا اســتعماری (بــا درنــگ بــر نظریــة اســپیواک) و مطالعــات فرهنگــــی و ســواد فــرا ملیتــی ، مطالعــات تطبیقــی از رونــد معمــول خــود کـه بررسـی آثـار دو شـاعر یـا نویـسنده کـه یکـی بـر دیگـری تـأثیر گذاشـته باشـد (ماننـد تـأثیر گوتــه بــر حــافظ ) فراتــر رفتــه اســت و بــه گونــه ای کــه مــی تــوان آن را ادبیــات مقایــسه ای یــا ادبیــات مقایـسه ای شـبکه ای نامیـد، جلـوهگـر شـده اسـت .
بــر خــلاف نظریــة گایــاتری چــاکراورتی اســپیواک ،(٢) نظریــة پــرداز هنــدیالاصــل آمریکــایی کــه صــحبت از مــرگ رشــتة ادبیــات تطبیقــی و نیــاز بــه تعریــف جدیــد از ادبیــات تطبیقــی مــی کنــد، نویــسنده بــر ایــن عقیــده اســت کــه ادبیــات تطبیقــی هیچگــاه نخواهد مرد؛ چـرا کـه امکـان تـأثیر و تـأثر ادبـی همیـشه وجـود دارد؛ امـا چیـزی کـه مـی توانـد قابـل تأمـل باشـد ایـن اسـت کـه او بـا نظریـة پـسا اسـتعماری بـه عنـوان نظریـه پـرداز مهمـی در جهـان مطـرح شـد.
٢- بحث (3) ٢-١- نظریة پسا استعماری مـارک سـاندرز(٤) در کتـاب «تئـوری جانـدار»(٥) کـه مقدمـه ای بـر نظریـه هـای ادبـی ، سیاســی و اجتمــاعی اســپیواک اســت ، از چنــد موضــوع ســخن مــی گویــد کــه بــه ادبیـات تطبیقی (و ادبیات مقایسه ای) مربوط می شود.
ادوارد ســعید نیــز از چنــدآوایی کــه غایــت ادبیــات تطبیقــی اســت ، یــاد مــی کنــد (٤٩ :١٩٩٤ ,Said) هنگـامی کـه دو یـا چنـد مـتن ادبـی از ادبیـات جهـان را بررسـی مـی کنـیم هـر کـدام ویژگـی هـای خـود را دارد و نبایـد یکـی در دیگـری حـل یـا کـم رنـگ شــود.