چکیده:
اسپینوزا، یکی از بزرگترین فیلسوفان غرب، در رسالۀ اخلاق، ضمن تبیین ماهیت انفعالات، درمانهایی نیز برای آنها ارائه داده است. جورج الیوت، رماننویس بزرگ قرن نوزدهم و مترجم آثار اسپینوزا، در آثار خود بسیار تحت تأثیر اسپینوزا بوده و البته از اسپینوزا نیز عبور کرده است. در مقالۀ حاضر سعی بر آن است نشان داده شود چگونه الیوت در بحث درمان انفعالات، متأثر از اسپینوزا بوده و در عین حال چه تفاوت اساسیای با او داشته است؛ تفاوتی که باعث میشود راه آزادیای را که فلسفۀ اسپینوزا حتی برای خواص نیز دشوار و صعبالعبور دانسته، تفکر الیوت آن را بگشاید. این نوشتار، به طور خاص، به تطبیق و بررسی مباحث اسپینوزا در باب درمان انفعالات در رسالۀ اخلاق و داستان حجاب پس زدۀ الیوت نظر دارد. اسپینوزا درمان اساسی انفعالات و راه رسیدن به مقام آزادی را کسب معرفت شهودی و عشق عقلانی به خدا میداند؛ اما به نظر میرسد الیوت این گذر را ضروری نمیداند و تبیینی دیگر ارائه میدهد.
خلاصه ماشینی:
اسپینوزا درمان اساسی انفعالات و راه رسیدن به مقام آزادی را کسب معرفت شهودی و عشق عقلانی به خدا می داند؛ اما به نظر میرسد الیوت این گذر را ضروری نمیداند و تبیینی دیگر ارائه میدهد.
با این که در این مبحث الیوت بسیار متأثر از اسپینوزا بوده اما در ارائۀ اصلیترین درمان برای انفعالات راه خود را از او جدا کرده و تبیین دیگری ارائه نموده است .
به نظر راقم این سطور چون اصلی ترین درمان اسپینوزا برای انفعالات ، یعنی معرفت شهودی و عشق عقلانی به خدا برای بشر صعب الحصول است و خود اسپینوزا نیز بدان معترف است ، دیگر درمان های ارائه شده توسط اسپینوزا به ویژه درمان از طریق تداعی مؤثرتر به نظر میرسند.
به نظر الیوت شناخت طبیعت عام انسان ها (دومین مرتبۀ معرفت از نظر اسپینوزا) منجر به پدید آمدن عاطفۀ همدردی میشود که این عاطفه چنان قدرتی دارد که میتواند بر نفرت و دیگر انفعالات آزاردهنده غلبه کند و نه تنها از رنج ناشی از انفعالات بکاهد، بلکه انسان ها را به هم بپیوندد.
الیوت این را از اسپینوزا میپذیرد که هر انفعالی فقط با انفعال یا عاطفه ای قویتر و متضاد میتواند از بین برود، اما به نظر الیوت عاطفه ای که چنین کاراییای دارد، عاطفۀ همدردی است و این عاطفه از همکاری تخیل سالم و تصورات تام (دومین مرتبۀ شناخت از نظر اسپینوزا، یعنی درک طبیعت و خواص عام اشیا) به وجود میآید.